در پست تا میتوانید تقلید کنید! گفتیم که برای خلق کردن چارهای غیر از تقلید و استفاده از ایدههای دیگران نیست، حداقل برای شروع کار. اینجا با شیوهها و مراحل کار آشنا میشویم.
به اذعان دیوید بووی و بسیاری دیگر ( هرچند اعتراف هم نکنند!)
«تنها هنری که برای همیشه خواهم آموخت، چیزی است که بتوانم آن را بدزدم.»
حالا
اول کپی کنید
شروع به کپی کردن کنید.
بله در اولین قدمها چارهای جز کپی کردن ندارید. کپی کنید تا راه و رسم خلق کردن را بیاموزید.
یوجی یاماموتو
«آن چه را دوست دارید، کپی کنید. کپی کنید. کپی کنید. کپی کنید. و در پایان هر کپی خودتان را مییابید.»
ما با کپی کردن یاد می گیریم.
این جا در مورد تمرین صحبت میکنیم، نه دزدی ادبی. دزدی ادبی آن است که تلاش کنید کار شخصی دیگر را به نام خود درآورید. کپیکردن چیزی شبیه به مهندسی معکوس است. مانند مکانیکی که اجزای یک ماشین را جدا میکند تا ببیند چگونه کار میکند.
سالوادور دالی
«تمام کسانی که نمی خواهند کپی برداری کنند،هیچ چیزی تولید نخواهد کرد.»
از کی بدزدیم؟
نخست باید مشخص کنید که از چه کسی کپی می کنید و بعد اینکه چه چیزی را کپی میکنید.
از قهرمانان خودتان دزدی کنید.
گوته
«ما به آنچه بدان عشق می ورزیم، شکل گرفتهایم و ظاهرمان شبیه به آن است.»
لیستی از افرادی که آنها را تحسین میکنید و آرزو دارید شبیهشان باشید، در حوزه کاری مشخصتان تهیه کنید، آثارشان را بخوانید و ارتباطات میان آنها را پیدا کنید.
تنها از یک نفر کپی نکنید
کسی که فقط از یک نفر تقلید میکند دزد ادبی است، اما کسی که از چند نفر تقلید می کند، هنرمند یا محقق است.
ویلسون میزنر
«اگر از یک نویسنده کپی کنید، سرقت ادبی است. ولی اگر از بسیاری از نویسندگان باشد، تحقیق است.»
گری پانتر
«اگر یک فرد را داشته باشید که به شما الهام بخشیده است، همه میگویند که شما دومی او خواهید بود. ولی اگر از بسیاری از انسانها کپی کرده باشید، همه خواهند گفت شما بسیار با اصالت هستید.»
ترکیب کنید
ژنتیک ایدهها: هر ایده جدیدی،تنها ترکیب یا تلفیقی از یک یا چند ایده قبلی است.
در واقع، شما تلفیقی از آن چیزی هستید که بر میگزینید تا در زندگیتان وارد شود. شما مجموع تواناییهایتان هستید.
هیچ ایدهای را دور نریزید.
نترسید و ترکیب کنید، نگران ربط داشتن یا نداشتن آنها نباشید، ربطش هم پیدا میشود.
زیاد بدزدید
اینجا هم کمیت را در اولیت قرار دهید. (قاعده ده برابر را اینجا هم میتوانید پیاده کنید)
هنرمند یک گردآورنده (کلکسیونر) است، نه یک انبار کننده؛
انبار کنندگان بیتوجه به آنچه جمع میکنند،آن را انبار میکنند، ولی هنرمند با توجه و گزینش، گردآوری میکند. آنان تنها آنچه را که دوست دارند، پیش خود جمع میکنند و نگه میدارند.
شغل شما این است که ایدههای خوب را پیش خود جمع کنید. هر چه ایدههای خوب است گرد آورید، میتوانید بیشتر از میان آنها انتخاب کنید و برای خود اعتبار کسب کنید.
از جاهایی که کسی فکرش را هم نمیکند، دزدی کنید!
جیم جارموش
«از هرجایی که طنین الهام شنیده میشود یا تخیل شما را بارور میکند، دزدی کنید. فیلمهای قدیمی، موسیقی، کتابها، نقاشیها و آثار هنری، عکسها، شعرها، رویاها،گفتگوهای اتفاقی، معماری، پلها، علائم خیابانها،درختان، ابرها، فوارهها، نور و سایهها را ببلعید و حریصانه در خود فرو برید. تنها چیزهایی را برای دزدیدن انتخاب کنید که مستقیم با روح شما سخن میگویند. اگر چنین کنید، کار (و دزدی) شما معتبر و قابلاعتماد خواهد بود.»
گزیده دزدی کنید
یاد این مثل افتادم که میگوید « دزد گر با چراغ آید گزیدهتر برد کالا»
اگر همیشه به فکر قاپیدن ایدهها باشید هر زمان و هرکجا میتوانید دزدی کنید. کافی است که ذهنتان آماده و بیدار باشد. نورافکنتان را روی بهترینها تنظیم کنید حتی اگر قدیمی حتی اگر بیربط
فقط خوبها را انتخاب کنید آنها را جمع کنید و نگه دارید.
گفتهاند «هر چه که خار آید روزی به کار آید» اما شما خارها را جمع نکنید دامانتان را از گلها پر کنید.
آن قدر جعل کنید تا بالاخره آن را خلق کنید.
برای شروع صبر نکنید، تا خودتان را بشناسید. چیزهایی بیافرینید تا خود را بشناسید.
ویلیام شکسپیر درباره فن درام نویسی
«سراسر دنیا یک سکوی نمایش است و مردان و زنان صرفا بازیگرند. آنها وارد می شوند و خارج میشوند و هر فرد در زمان حضورش بازیهای بسیاری را انجام میدهد.»
به چیزی وانمود کنید که آن نیستید تا آن بشوید.
جعل کنید تا زمانی که موفق شوید، تا زمانی که مردم آن گونه که می خواهید، شما را ببینند.
تا زمانی که واقعا چیزی خلق نمایید، وانمود کنید که در حال خلق چیزی هستید.
گلن ا براین
«شما حقه بازانانه شروع میکنید و واقعی میشوید.»
سرتاسر دنیا یک سکوی نمایش است. کار خلاقانه یک نوع تئاتر است.
فقط سبک و روش را کپی نکنید! تفکر پشت آن را کپی کنید!
چیزی که کپی میکنید، کمی به ترفند نیاز دارد. تنها سبک و روش را کپی نکنید. تفکر پشت آن را کپی کنید.
نمیخواهید که از نظر ظاهر، شبیه به قهرمانانتان به نظر بیایید، بلکه میخواهید مانند آنان به نظر بیایید.
تقلید کردن، چاپلوسی و تملق نیست.
فرانسیس فورد کوپولا
«ما دوست داریم که از ما چیزی بگیرید، ما میخواهیم شما در ابتدا از ما بقاپید، چون نمیتوانید این کار را بکنید؛ آنچه را به شما میدهیم خواهید گرفت و آن را صدای خود قرار خواهید داد و آن گونه است که صدای خود را مییابید. و آنگونه است که شروع میکنید و روزی افرادی دیگر از شما دزدی میکنند.»
بعضی وقت ها به جای کپی، تقلید کنید.
تقلید زمانی است که کپی کردن یک قدم دورتر رفته؛ جایی که نوبت به خودتان رسیده است.
در جایی که همه دزدند، دزدِ بهتری بودن، هنر است!
دزد خوبی باشید، نه دزد بد!
گزیدههایی از کتاب «هنرمندانه بقاپید» اثر آستین کلئون
سلام
مطلب بسیار مفید وعالی بود، سپاس از اینکه وقت گذاشته ومنتشر کردید.
ممنون که به اینجا سر میزنید.
سلام. وقت بخیر.
متن خیلی خوبی بود.
من برم به دزدی هام برسم.
موفق باشین …
سلام آلای عزیز
متشکرم
با آرزوی دزدیهای خوب برای شما!
درود بر شما
مطالب سایت شما بسیار پر معنا و آموزنده ست.
در خصوص این پست شما، نویسنده بر چه مبنایی تقلید و کپی کردن رو منشاء خلاقیت می داند؟
یا بهتر نبود از واژه های بهتری مثل اقتباس و … استفاده می کرد؟
سلام
از لطف شما سپاسگزارم.
توجه داشته باشید که آستین کلئون دزدی به شیوهای خاص را مد نظر داشته که در این پست به آن اشاره شده است.
تاکید هم شده که این دزدی و کپی در مرحله یادگیری انجام شود و آن را به عنوان تمرین به هنرمندان توصیه کرده است.
احتمالا انتخاب این کلمه هم جزئی از خلاقیت نویسنده برای جلب افکار مخاطبینش بوده که به گمانم در این امر هم موفق بوده است.
در یک کلام احسنت👏😅