قدرت گزین‌گویه؛ از کنفسیوس تا توییتر

شاید شما هم هنگام خواندن برخی گزین‌گویه‌ها از قدرت آن‌ها شگفت‌زده شده باشید. قدرتی که از نسبت معکوسِ میان اندازهٔ متن گزین‌گویه و معنای آن سرچشمه می‌گیرد و از ویژگی‌های خاص این ژانر است.   چطور این حجم بیشینه از معنا، در کمینهٔ کلام جا گرفته است؟ گزین‌گویه‌ها چطور کار می‌کنند و چه تکنیک‌هایی ممکن […]

دست‌نویس یا ماشین‌نویس؟

ما اغلب با صفحه‌ کلید تلفن‌های هوشمند و لپ‌تاپ‌ها می‌نویسیم. تایپ‌کردن، به روشِ نوشتن ما بدل شده است، از ایمیل‌های کاری گرفته تا لیست‌های خرید. با این‌که تایپ‌کردن سریع‌تر و راحت‌تر است، اما نوشتن با دست هم مزایای خاص خودش را دارد.   اگر عاشق تایپ‌کردن هستید به خودتان لطفی بکنید. این‌بار قلم و کاغذی […]

ارزشمندترین مهارت نویسندگی

مهم نیست چه می‌نویسید ـ داستانی‌، غیر داستانی یا هر دو ـ احتمالا درباهٔ‌ وقفهٔ نویسندگی، اهمال‌کاری و کمال‌گرایی ـ همان اهریمن‌هایی که هنگام نوشتن به سراغ نویسنده‌ها می‌آیند ـ یا دربارهٔ تکنیک‌های بهتر نوشتن زیاد خوانده و شنیده‌اید. اما فکر می‌کنید باارزش‌ترین مهارتی که یک نویسنده باید داشته باشد کدام است؟ نمی‌خواهم شما در […]

کتاب‌خواندن یا نویسندگیِ وارونه؟

وقتی کتاب می‌خوانیم انگار کارِ نویسندگی را وارونه انجام می‌دهیم. کتاب‌خواندن دقیقاً عملِ مهندسی معکوس است که برای کُد گشایی از یک موضوع مشخص به کار می‌رود. ما برای شکستنِ کُدِ یک کتاب است که آن را می‌خوانیم.   پیش‌تر نوشته‌ام:   چطور مانند یک نویسنده کتاب بخوانیم؟ و  مطالعه به سبک یک نویسنده    […]

می‌نویسم برای خوشبختی!

من هر روز به دنبال نو کردن چراهایم هستم. این‌بار به دنبال پرسش «چرا می‌نویسم؟» به سراغ  چمدان پدرم رفتم؛ کتابی از اورهان پاموک.   اورهان پاموک ادبیات را همان کاری می‌داند انسان با حبس خود در اتاقی و نشستن پشت میزی و پناه بردن به گوشه‌ای و روایت کردن خود با قلم و کاغذ […]

پاره‌هایی از خِردِ بی‌زمان

من یک کلکسیونرم. اما به جای جواهر، تمبر یا نقاشی، کلماتی جا مانده از زمان را جمع می‌کنم.   گزین‌گویه‌ها، پاره‌هایی از خردِ بی‌زمان   صیادِ پاره‌هایی از خردِ بی‌زمانم (خِرد پاره‌ها!)؛ در میان انبوهی از تفصیل‌ها و توصیف‌ها. مکتوب‌ها را در پیِ یافتن قطعه‌ای از آن حقیقتِ از دست‌رفته می‌کاوم تا افسونی از تسلی […]

وبلاگ‌نویسی: سرگرمی یا فرهنگ‌سازی

فرشته مولوی در کتاب «از نوشتن» از وبلاگ‌نویسی می‌گوید. جستار «وبلاگ‌نویسی: سرگرمی یا فرهنگ‌سازی» را در سال ۸۸ نوشته است. آن وقت‌ها که وبلاگ‌نویسی فارسی در اوج بود. جای حرف‌هایش را برای امروز که حتی شبکه‌های اجتماعی، عرصه و زمان را برای وبلاگ‌نویسی تنگ‌تر کرده‌اند خالی دیدم.  نثر فرشته مولوی را دوست دارم، انتخاب واژه‌هایش […]

جستاری در بابِ جستارنویسی

جردن پیترسون برای دانشجویانش راهنمای جستارنویسی نگاشته است که ترجمهٔ آن در ادامه می‌آید. جستارنویسی در ده مرحله این متن به شما کمک می‌کند، یک جستار عالی، از ابتدا تا انتها را طی یک فرایند ۱۰‌ مرحله‌ای بنویسید. بسیاری از اوقات دانشجوها یا جستارنویس‌ها، تنها اطلاعات پایه‌ای درباره نحوۀ نگارش در اختیار دارند و بیشتر […]

نوشتن، مدیریت توجه

با نوشتن یکی از کسانی می شویم که چیزی را از دست نمی‌دهند. با نوشتن همه چیز به نظم در می آید، نه فقط در شعر. با نوشتن است که هر چیز در جای خودش قرار می گیرد، منظم می‌شود و جهت پیدا می‌کند، حتی توجه!   نویسنده کارش توجه کردن است و قصدش برانگیختن […]

چرا باید هنگام ویرایش بلند بخوانیم؟

بلندخوانی شاید بهترین راه برای رسیدن به لحنِ نوشتاری جذاب و معتبر باشد.   نویسنده‌ها اغلب دوست دارند که از دو سر این طیف بیافتند: یک سر نویسندگانی هستند که به شدت روی دستور زبان خوب کار می‌کنند و اغلب با صدایی رباتیک و خشک می‌نویسند. از این‌که کوچک‌ترین قواعد دستوری را بشکنند می‌ترسند و […]