هدف شما از کاری که انجام میدهید، چیست؟ آنچه شما را شب تا دیر وقت بیدار نگه میدارد یا صبح زود شما را از رختخواب جدا میکند، چیست؟ جایی که شاد هستید، کجاست؟ چه چیزی میان شما و رویایتان فاصله انداخته است؟
اینها سوالات سختی هستند. محققین معتقدند که نوشتنِ پاسخ این سوالات میتواند شگفتانگیز باشد.
جردن پیترسون در دانشکده روانشناسی دانشگاه تورنتو تدریس میکند و دهههاست که مجذوب و شیفتۀ تاثیرات نوشتن روی سازماندهی تفکرات و احساسات است.
آزمایشها بر میگردد به دهه ۱۹۸۰، نشان دادند که «نوشتندرمانی» یا «خودابرازگری» میتواند فشار روانی را کاهش، بهرهوری را افزایش دهد و حتی در برخی موارد، ویزیت پزشک را متوقف کند.
جردن پیترسون میگوید:
نوشتن، قدرتمندتر از چیزی است که مردم فکر میکنند.
بیشتر افراد با اضطرابی دائمی دست و پنچه نرم میکنند، که انرژی آنها را میگیرد و استرس را افزایش میدهد. «بازتابنگاری اندیشه» یا همان «نوشتار درمانی» کمک میکند تا بفهمید کدام احساسِ ناخوشآیندِ مشخص، میل به مهار شما دارد. تحقیقات نشان داد که این هیجان و استرسِ مرتبط با آن، میتواند شناسایی، زمینهیابی و سرانجام حل شود.
در همان زمان، تئوری هدفگذاری نشان داد که نوشتنِ اهدافِ مشخص و دقیق و استراتژیهای دستیابی به آنها، میتواند به افراد در غلبه بر موانع و کسب موفقیت کمک کند.
اخیرا محققان بیشتر به نقشی که نوشتن در انگیزشِ ذهنی در موفقیت تحصیلی بازی میکند، علاقهمند شدهاند.
پیترسون اندیشید که آیا میتواند نشان دهد که نوشتن روی انگیزش دانشجوها اثر دارد یا نه. او یک دورۀ آموزشی لیسانس، به نام «طرحوارۀ معنا» تدوین کرد. در این دوره، دانشجویان مجموعهای از تمرینات نوشتاری را انجام میدادند که «نوشتنِ ابرازگرایانه» را با «هدفگذاری» ترکیب کرده بود.
دانشجویان به لحظههای مهمِ گذشتۀ خود بازگردانده میشدند یا دربارۀ آنها فکر میکردند، انگیزشهای شخصی و کلیدیِ خود را شناسایی میکردند و طرحی شامل هدفهای مشخص و استراتژیهایی برای غلبه بر موانع، برای آینده میساختند. پیترسون این دو بخش را گذشتهنگاری و آیندهنگاری نامید.
این دوره تاثیر مثبت زیادی روی دانشجویانِ در معرضِ ریسک، نشان داد و نرخِ ترکِ تحصیل را کاهش و موفقیتِ تحصیلی را افزایش داد.
پیترسون به دنبال جامعۀ مخاطبِ بزرگتر، برای چیزی که آن را «خودنویسندگی»، خودنویسی یا خودنگاری (self-authoring) نامید، یک شرکتِ انتفاعی راهاندازی کرد که نسخهای از این برنامۀ آموزشی را عرضه میکند.
خودنویسندگی شامل مراحلِ حالنگاری، آیندهنگاری و گذشتهنگاری است. حالنگاری به خودشناسی از طریق «تحلیلِ عمقی» میپردازد و شخصیت شما و نقاطقوت و ضعفتان را شناسایی میکند. آیندهنگاری به «هدفگذاری» میپردازد و گذشتهنگاری، به شما برای نوشتن یک اتوبیوگرافی از زندگی خودتان کمک میکند.
حالنگاری
برنامۀ حالنگاری میتواند نقطۀ شروع خوبی باشد. چرا که آسانتر از برنامههای آیندهنگاری وگذشتهنگاری است. این برنامه به شما کمک میکند که تحلیلی عمقی از شخصیت خودتان داشته باشید و نقاط منفی و مثبت خودتان را بشناسید.
این برنامه بر اساس «مدل پنج عامل بزرگ شخصیت»، بنا شده که پنج بُعد شخصیتی زیر را اندازهگیری میکند:
- هیجانی بودن در برابر ثبات هیجانی
- برونگرایی در برابر درونگرایی
- وجدانی بودن در برابر آسانگیر بودن
- همساز بودن در برابر مخالفتجویی
- باز بودن در برابر تجربههای نو در برابر بسته بودن در رویارویی با رویدادهای تازه
شما میتوانید انتخاب کنید که روی نقاطضعف خودتان کار کنید یا روی نقاطقوتتان یا هر دو. اگر حس خوبی ندارید با نقاطقوتتان شروع کنید.
اگر نقاطضعف را انتخاب کنید با پرسشنامههایی که روی نقصهایی از عدم «برونگرایی» یا عدم «وجدانی بودن» متمرکز شدهاند، روبرو میشوید. نقاطضعفی را که مربوط به این پنج مورد است، شناسایی و سپس آنها را لیست میکنید و دربارۀ اینکه چه زمانی، هر کدام از این موارد، برای شما مشکلساز بودهاند، مینویسید. در آخر، دربارۀ اینکه آن زمان، چهکاری میتوانستید بکنید یا چطور میتوانستید متفاوت عمل کنید، مینویسید.
اگر نقاط قوت را انتخاب کنید باید پرسشنامههایی را پر کنید که روی نقاطقوتِ «همساز بودن» و «باز بودن در برابر تجربههای نو» متمرکز شدهاند. نقاط قوتی که مرتبط با این پنچ ویژگی است. شما باید نقاطقوتی را انتخاب کنید که در شما وجود دارد. بعد برای هر نقطۀقوتِ خود، مشخص کنید که هر کدام از این ویژگیها، چه زمانی، در به دستآوردنِ هدفِ مطلوبتان به شما کمک کرده یا منجر به نتیجۀ مطلوبی شده است. در آخر از شما خواسته میشود، دربارۀ اینکه چگونه شما میتوانید از این ویژگیها به صورتِ مؤثرتری در زندگیِ اکنون و آیندۀ خودتان استفاده کنید، بنویسید.
آیندهنگاری
از بیشترِ مردم، هرگز خواسته نشده تا دربارۀ این سوال فکر کنند: «امیدوارید در زندگی به چه چیزی دستیابید و میخواهید چگونه آدمی باشید؟»
این ایده، منشأ پیدایشِ برنامۀ آیندهنگاری بود. دکتر پیترسون، تصمیم گرفت از دانشجویانش بخواهد، بنشینند و دربارۀ آیندۀ ایدهآلشان بنویسند. از آنها خواسته شد به خصوص، شغل و تیپِ کسی که میخواهند در آینده باشند، مهارتهایی که میخواهند کسب کنند و روابطی که میخواهند داشته باشند و … را شرح دهند.
واقعا به همین سادگی، از طریق این تعمق و تأملِ هدایتشده، دانشجویان دکتر پیترسون، خود را در حالی یافتند که احساس میکنند در زندگی، مسیرهای بیشتری پیشِ رویِ خود دارند. آنها کمتر دربارۀ عدمِ قطعیتِ آینده، دلواپس بودند و میدانستند که امروز چه کاری میتوانند انجام دهند تا در مسیری قرار بگیرند که آنها را به آدمی که میخواستند بشوند، تبدیل کند.
این برنامه، در تنظیم و تطبیقِ اهداف با اقدامات، عمیقاً مؤثر واقع شد و به افراد کمک کرد تا آنچه میخواهند در آیندۀ خود شبیه آن باشند، را تعریف کنند و به آن دست یابند.
این برنامه به شما کمک کند تا آیندۀ ایدهآل خود را به تصویر بکشید و نقشۀ راهی، سه تا پنج ساله را تصور کنید. «زندگی شما چطور بود اگه دنیا بهترینهایش را به شما میداد؟» از شما خواسته میشود تا افرادی را که تحسین میکنید، کارهایی را که میتوانید آنها را بهتر انجام دهید، همینطور اهداف تحصیلی و آموزشیِ خود را در نظر بیاورید. کدام عادتها را دوست دارید بهبود دهید، چه مواردی از زندگی خانوادگیتان، شبکه اجتماعیتان و فعالیتهای اوقات فراغتتان هست که میخواهید آنها را بهتر کنید.
سپس از شما خواسته میشود تا راحت و آزاد بدون توجه به گرامر یا دیکته برای ۱۵ تا ۲۰ دقیقه روی کاغذی بنویسید. بهترین راه این است که از تخیل خود استفاده کنید، یعنی، در بیداری رویا ببینید. بعد به شما کمک میکند به صورت دقیق و با جزئیات آیندۀ ایدهآلِ خود را، از طریق برخی تمرینات مانند خلاصهسازی و عنواننویسی ترسیم کنید، تا بتوانید اهداف خود را اولویتبندی کنید، انگیزههایتان را ارزشیابی کنید، تاثیرات شخصی و اجتماعی آنها را در نظر بگیرید، استراتژیهای خود را برای دستیابی و نیل به آنها مشخص کنید، موانع بالقوه را شناسایی کنید، راهحلهایی بیابید، روند پیشرفت خود را نظارت کنید و تصمیمات خود را ارزیابی کنید.
گذشتهنگاری
مشکل است بدانید شما که هستید، کجا باید بروید یا چگونه به آنجا برسید، مگر اینکه اول بدانید از کجا آمدهاید؟ برنامۀ گذشتهنگاری به شما کمک میکند یک اتوبیوگرافی ساختاریافته بنویسید.
به خصوص اگر خاطراتی دارید که بیشتر در فاصلۀ هجده ماهگی هستند و هنوز راه خود را درون افکار شما باز می کنند یا هنوز هیجاناتی مانند ترس، پشیمانی ، شرم ، سرگشتگی را فراخوانی میکنند. اگر این اتفاق رخ میدهد به این معنی است که ذهن شما هنوز قادر به کامل کردن فرآیند تجربیات گذشته نیست و آن قسمت از مغز که مربوط به هیجانات منفی است، هنوز این رویدادها را به عنوان تهدیدات حل نشده در نظر میگیرد و این خوب نیست. زیرا مغز شما به تهدیدات حل نشده با آمادگی فیزیولوژی اضطراری، شامل تولید هورمونهای استرس، مانند کورتیزول واکنش نشان میدهد که اگر برای مدت زمان طولانی در سطح بالا باشد، خطرناک است.
برنامه گذشتهنگاری به شما کمک میکند تا:
- زندگی خود را به هفت دورۀ زمانی مختلف تقسیم کنید. (مثلا کودکی، دبیرستان، دانشگاه، بعد از دانشگاه، ازدواج، ناباروری، مادری)
- مهمترین رویدادهایی را که در هر دوره زمانی رخ داده است را شناسایی کنید.(مثلا ۶ مورد)
- شرح دهید که هر کدام از آن تجربیات چگونه شمایی که امروز هستید را شکل داده است.
گذشتهنگاری سختترین و وقتگیرترین قسمتِ خودنویسندگی است. توصیه شده که این قسمت، بعد از حالنگاری و آیندهنگاری انجام شود.
برنامۀ خودنویسندگی نمونۀ خوبی است که نشان میدهد، نوشتن تا چه اندازه، در توسعۀ فردی مؤثر است و استفاده از چنین تکنیکهایی به افراد کمک خواهد کرد تا سالمتر و موفقتر زندگی کنند.
متشکرم از پست های خوبی که در مورد آثار آقای جردن پیترسون گذاشتید. بسیار عالی بودند.
خوشحالم که این مطالب مورد توجه شما واقع شده.
موفق باشید.