اشتباه می‌کنید که اشتباه نمی‌کنید!

اشتباه‌کردن، بخشی اجتناب‌ناپذیر از فرآیند رشد و توسعۀ فردی است. از اشتباه کردن می‌ترسیم و نتیجه‌اش این می‌شود که شانس‌های زیادی را از دست می‌دهیم، ریسک نمی‌کنیم و چیزهای جدید را امتحان نمی‌کنیم و همه این‌ها شانس ما را برای موفق بودن محدود می‌کند.

 
 
در حال به‌روز کردن برخی از مفاهیمی هستم که سال‌هاست در ناخودآگاه‌ام جاخوش کرده‌اند و به تازگی فهمیده‌ام که همین‌ها، چقدر مرا از جایی که می‌توانستم باشم و اکنون نیستم، دور کرده‌اند. مانند مفهوم اصالت و اصیل بودن و رابطۀ آن با تقلید کردن که درباره‌اش در پست تا می‌توانید تقلید کنید!‌ نوشته‌ام.
 
 
 

«کسی که هرگز اشتباهی مرتکب نشده، هرگز هم تلاشی برای انجام دادن کار جدیدی انجام نداده است.

آلبرت انیشتین

 

اشتباه کنید!

البته نه به این معنی که تجربیات دیگران و گذشتۀ خودمان را نادیده بگیریم و راه‌های رفته را دوباره بپیماییم، نه. اگر در مسیر درست بودید، از اشتباه کردن نترسید، چرا که خود این اشتباه‌کردن هم شاید جزئی از مسیر شما باشد.

 

می‌گویند که برای این‌که بهترینِ خودت شوی، تنها باید متعهد باشی که اشتباه‌های جدیدی مرتکب شوی.

 

یک اشتباه جدید 

اشتباهی که تو را یک قدم به هدفت نزدیک‌تر می‌کند.

 

پس عجله کنید

زودتر اشتباه کنید!  جایی شنیدم که اگر اولین کارتان خیلی کامل و بی‌نقص باشد، به این معنی است که شما خیلی در انجام آن تعلل کرده‌اید. نسخه‌های اولیه یک کار پر از اشکال هستند.

 

ما با اشتباه‌های‌مان یاد می‌گیریم و رشد می‌کنیم.  

اشتباه کنید تا بیاموزید. اشتباه کنید و آن را اصلاح کنید تا شما را به تعریف جدیدی از خودتان برساند، تا دیگران شما را با این ویژگی بشناسند، کسی که می‌داند چطور اشتباه کند و از آن‌ها سودی که باید، ببرد.

 

«یک عمر اشتباه کردن، نه‌ تنها افتخارآمیز است، که بسیار سودمندتر از یک عمر نشستن بیهوده است!»
جرج برنارد شاو

 

از خودتان بپرسید این یک اشتباه جدید است یا فقط یک اشتباه است؟

اگر جدید بود پس ارزش دارد که امتحانش کنید و گرنه سعی کنید اشتباه بهتری مرتکب شوید.

 

همه ما اشتباه می‌کنیم و این اجتناب‌ناپذیر است، چرا که ما انسانیم.

مهم است که یاد بگیریم خودمان را به خاطر اشتباه‌های‌مان ببخشیم (self-forgiveness).

 

به کودکان اجازۀ اشتباه‌کردن بدهیم.

کودکی، نوجوانی و جوانی، زمان اشتباه‌کردن و آزمون و خطاست. اشتباه‌های کوچکی که با تدبیر و تغافلِ والدین می‌تواند جلوی بسیاری از اشتباه‌های بزرگ  آینده را بگیرد. چند اشتباه کوچک، سوپاپ اطمینان پیش‌روی‌ بزرگ‌سالی است.
پیامد اشتباه‌های کوچک، بسیار ناچیزتر از پیامدِ فاجعه‌آمیزِ اشتباه‌های بزرگ است.
 
 
 
 

 

یا اشتباه کن یا بمیر!

اشتباه کردن خیلی بهتر است از دست‌روی‌دست گذاشتن و هیچ کاری نکردن است. وقتی اشتباه نمی‌کنی، وقتی شکست نمی‌خوری، یعنی اصلا حرکت نمی‌کنی. وقتی هم که حرکت نمی‌کنی، پس هیچ فرقی با مرده‌ها نداری.
اگر زنده‌ای تکانی به خودت بده، شاید راهی باز شود.
 
 

به جای اشتباه نکردن، هنر اشتباه کردن را یاد بگیر!

راه های درست اشتباه‌کردن را بیاموزیم.
فرق است میان اشتباه‌کردن و متعهد ماندن به آن اشتباه.
 
 
 
 
 
 
 
 
 

هیچ اشکالی ندارد که اشتباه کنید.

آن‌چه غلط است این است که اجازه دهید یک اشتباه، اشتباه باقی بماند، بدون انجام هیچ تلاشی برای درست کردن آن.

 

می توانید اشتباه کنید، اما اشتباه‌های جدیدی مرتکب شوید. این‌قدر اشتباهتان را تکرار نکنید!

 

هیچ اشتباهی نکردن، خودش بزرگترین اشتباهی است که ممکن است کسی مرتکب شود.

 

چرا که فرصت‌های زیادی در پس هر اشتباه وجود دارد.

 
مدیران از «کارهای درست خود» نمی‌آموزند. آنها با اشتباه کردن، یاد می‌گیرند.
                                                                                              راسل اکاف
 
 
 
این جمله مرا به فکر فرو برد، جایی که حتی مدیران هم حق اشتباه کردن دارند، چرا من این حق را از خودم و از فرزندانم دریغ کنم.
 
اگر یادگیری را مهم‌ترین وظیفۀ فرد، در نیمۀ اولِ عمرِ او بدانیم، پس باید بپذیریم که اشتباه‌کردن هم، جزء لاینفک این فرآیند است.
 
ما از اشتباه‌های‌مان یاد می‌گیریم، نه از کارهای درست خود. 
 
 
 
 
 
 
یادگیری یعنی اشتباه کنیم و آن را تصحیح کنیم.
 
 
 
باید یاد بگیریم که درست اشتباه کنیم!
اگر در مسیرِ درست باشیم و اشتباه کنیم، اشکالی ندارد. چون در مسیر هستیم و بهترین روش را بالاخره پیدا خواهیم کرد. اما اگر قرار باشد در انتخابِ مسیر هم اشتباه کنیم، دیگر خطر جدی خواهد بود.
 
 
باید تا وقتی خیلی بزرگ نشده‌ایم، تا می‌توانیم اشتباه کنیم.
 
 
اشتباه در چهار سطح پایینی هرم دانش(در این‌باره مفصل خواهم نوشت)، یعنی اشتباه در سطح کارایی سسیتم چندان هم بد نیست، زیرا بعد مدتی، ما چکونگیِ درستْ انجام دادن یک کار را یاد خواهیم گرفت.
 
 
اما اشتباه در سطح بالای هرم یعنی در سطح اثربخشی، گاه غیر قابل جبران خواهد بود.
اشتباه در سطح اثربخشی، اشتباه در انتخاب راهِ درست است که به انتخاب هدف اشتباه منجر می‌شود. در این‌صورت کلا مسیر را اشتباه رفته‌ایم.
 
اشتباه در سطوح دیگر اشتباه در نحوۀ انجامِ یک کارِ درست است. این به بهبود روش‌های انجام کار می‌انجامد.

انجام کارهای درست، همان خرد (یا اثربخشی) است و انجام درست کارها، همان کارایی است. نباید فراموش کنیم که هرچه یک کار اشتباه را درست‌تر انجام دهیم، بیشتر اشتباه کرده‌ایم. به عبارت دیگر اگر کارایی خود را در انجام کاری اشتباه بهبود دهیم، در مسیر اشتباه‌تری قرار گرفته‌ایم.

پس بهتر است که راه درست را اشتباه انجام دهیم، تا اینکه کار اشتباه را درست. بسیاری از مشکلات اجتماعی که امروز درگیر آن هستیم نیز به خاطر همین انتخاب اشتباه اهداف است.

 

 

مساله این نیست که ما چطور اشتباه کردیم، مساله این است که آن‌ها را جوری درست کنیم تا از ما تعریف کنند.

 

بزرگترین اشتباهی که می‌توانید در زندگی مرتکب شوید، این است که دائم از این‌که اشتباه کنید، بترسید.

 

هر اشتباهی که انجام می‌دهی، خودش یک پیشرفت است.

 

اشکالی ندارد که اشتباه کنیم، مادامی که از آن‌ها یاد هم بگیریم.

 

از اشتباه‌های‌مان می‌توانیم‌ چیزهای زیادی بیاموزیم، پس بیایید کمی بیشتر اشتباه کنیم!

 

نیل گیمن نویسنده کتاب «اشتباه‌ کنید، سال‌ آینده‌ و تا ابد» در پیام تبریک سال نو ۲۰۱۱ خود، این‌طور ما را به اشتباه کردن ترغیب می‌کند که:
 
«آرزو می‌کنم اشتباه کنید!
امیدوارم که در این سالی که می‌آید، هزار اشتباه کنید. اگر اشتباه کنید، یعنی دارید چیزهای جدید می‌سازید، یا روش‌های جدید امتحان می‌کنید، یاد می‌گیرید، زندگی می‌کنید، مرزهایتان را جابه‌جا می‌کنید، خودتان را عوض می‌کنید و دنیایتان را.
 
کارهایی می‌کنید که قبلا نکرده‌اید، و راستش از همه مهم‌تر: دارید یک تکانی می‌خورید و حرکتی می‌کنید. برای همه اینهاست که این «اشتباه کردن» آرزوی من برای شماست، برای همه ما، برای خودم.
 
اشتباهات جدید کنید. از آن اشتباهات با شکوه و با عظمت. اشتباهاتی که قبلا هیچکس نکرده. یخ نزنید، جا نزنید، نگران این نباشید که این خوب نیست و آن کامل نیست، هر چه که هست: هنر، یا عشق، یا کار، یا خانواده، یا زندگى.
هر چه هست که از انجام دادنش مى‌ترسید، انجامش دهید.»
 
 
 
سایت ترجمان علوم انسانی ترجمه مقاله‌ای را تحت عنوان هرچه سریع‌تر اشتباه کن را منتشر کرده است که در آن آمده :
 
هر هفته، ایدۀ چند داستان به ذهن‌مان می‌آید که، به خیال خودمان، اگر نوشته شوند بازار کتاب زیر و رو خواهد شد. اما وقتی دست به قلم می‌بریم،‌ گویا از گردن به بالا فلج می‌شویم و بوی شکست فضا را پر می‌کند. هیوگو لیندگرن، یکی از ویراستاران قدیمی نیویورک‌تایمز،‌ می‌گوید تجربه‌های نویسندگی‌اش حاکی از آن‌اند که این لحظه‌های شکست دقیقاً همان لحظاتی است که نباید قلم را زمین گذاشت. به عقیدۀ او برای خلق اثری خارق‌العاده چاره‌ای از شکست‌خوردن نیست.
 
در ادامه این مقاله آمده است که

جان لَستر، که از بنیان‌گذاران استودیو انیمیشن پیکسار است در مصاحبه‌ای دربارۀ این که پشت فیلم‌هایش چه فرآیند خلاقانه‌ای در جریان است این‌گونه پاسخ داده است که

«نظریۀ درون‌سازمانیِ پیکسار این است: هر چه سریع‌تر اشتباه کن.

اشتباهات جزء ضروریِ فرآیند خلاقانه هستند، پس مستقیم به سراغشان بروید و انجامشان دهید. حتی ایده‌های بزرگ هم در مسیر به‌ثمررسیدن در هم می‌شکنند و بعد باید با زحمت زیاد دوباره ساخته شوند. لستر می‌گفت: «همۀ فیلم‌های پیکسار زمانی در طول فرآیند تولید خود بدترین فیلم تاریخ سینما بوده‌اند. مردم این را باور نمی‌کنند، ولی واقعیت همین است. اما ما فیلم‌ها را در همان نقاط به حال خودشان رها نمی‌کنیم».

اذعان به اینکه یک پروژۀ خلاقانه وقتی قرار است اولین گام‌های شکنندۀ خود را از انتزاعیات لوکس، به‌سمت واقعیت بی‌رحم، بردارد تا چه حد ممکن است در لجنزار میان‌مایگی غوطه بخورد.

 

 

اشتباه‌نکردن، خود بزرگترین اشتباه است، زیرا

۱. هدفی که رسیدن به آن راحت باشد، ارزش رسیدن نخواهد داشت.

اگر بتوانیم کاری را بی‌نقص انجام دهیم، پس هدف درستی نبوده است. نیروی اراده به تنهایی برای رسیدن به هدف کافی نیست،‌ باید ریسک کرد و بزرگ اندیشید.

۲. هدفی که سخت باشد، ما را به چالش می‌کشد.

اگر به مانعی برخورد کنیم، یاد می‌گیریم که آن را حل کنیم، سختی‌هایش را تحمل کنیم یا درخواست کمک کنیم.

۳. اشتباه‌ها به ما اجازه می‌دهد که سیستم خود را کامل کنیم.

برخی در اولین چالش متوقف می‌شوند. اما هستند کسانی که از این چالش برای دوباره فکر کردن به تاکتیک‌هایشان استفاده می‌کنند و آن‌ها هستند که به هدف‌های‌شان می‌رسند. حقیقت این است که طرح و برنامه هر چقدر هم که دقیق باشد، موفقیت را تضمین نمی‌کند. اگر منعطف نباشیم شانسی نخواهیم داشت.

۴. استقامت و پشتکار اعتماد به نفس ما را بالا می‌برد.

اگر هر بار که اشتباه می‌کنیم،  از تلاش دست بکشیم، این باور را که «من نمی‌توانم انجامش بدهم» را تصدیق می‌کنیم. و تا وقتی که این باور پابرجا باشد ما کمتر و کمتر به نتایج مطلوبمان می‌رسیم. زمان آن است‌ که باورهای چاره‌سازتری بیابیم.

۵. اشتباه‌ها فرصت‌هایی برای نگاه کردن به خودمان، سیستم‌ها و انتخاب‌های‌مان هستند.

می‌توانید به آن‌ها به عنوان بهانه‌ای برای تسلیم شدن یا شکست خوردن نگاه کنید یا به آن‌ها به عنوان سکوی پرشی برای رشد نگاه کنید. هر تصمیمی که می‌گیرید، تاثیر یک موج قدرتمند را در همه حوزه‌های زندگی‌تان خواهد داشت.

۶. اشتباه‌ها باعث می‌شوند که از خودمان و دیگران سوال کنیم و به مسائل از دید دیگری نگاه کنیم.

۷. اشتباه‌ها ما را مجبور می‌کنند که همیشه‌ هشیار و آماده باشیم.

زنگ بیدار باشی هستند تا ما را متوجه نقطه‌ای که در آن حضور داریم بکنند.

۸. اشتباه‌ها انگیزه‌هایی هستند تا در آینده بهتر برنامه‌ریزی کنید.

اشتباهات به سادگی می توانند به پله‌های ترقی تبدیل شود. ما اجازه داریم از آن‌ها درس بگیریم و بهتر شویم.

۹. اشتباه‌ها اشتراک‌گذاری تجربیات انسانی را تسهیل می‌کند.

باید اشتباه کنیم تا تغییر کنیم. باید قبلا به اندازه کافی اشتباه کرده باشیم تا به دیگران کمک کنیم، توصیه کنیم یا مورد مشورت قرار بگیریم. کسانی که بیشتر از همه اشتباه کرده‌اند، مشاوران بهتری هستند.

۱۰. اشتباه‌ها ما را به نسخۀ بهتری از خودمان که می‌خواهیم باشیم، راهنمایی می‌کند.

بعد از هر اشتباه ما نسخۀ موثق‌تری از خودمان هستیم.

۱۱. اشتباه‌ها باعث می‌شود که در آینه به خودمان نگاه کنیم.

به ندرت پیش می‌آید که با خودمان واقعا رو راست باشیم، اما وقتی که اشتباه می‌کنیم، مجبوریم که این روراستی را بپذیریم، در باره‌اش فکر کنیم، که چه کرده‌ایم و انگیزهای پشت آن اشتباه چه بوده است. اما نترسیم و ادامه دهیم.

۱۲. برای تصحیح یک اشتباه، باید مسئولیت‌پذیر باشیم.

آن‌ها ما را قوی‌تر می‌کنند تا رشد کنیم.

۱۳. اشتباه‌کردن ما را متواضع‌تر می‌کند.

به خاطر داشته باشیم که ما اشتباه می‌کنیم. ما انسان هستیم با تمام خطاهای‌مان. مانند هر کس دیگری. این به ما کمک می‌کند تا با خودبرتربینی کمتری با دیگران رفتار کنیم.

 

 

4 دیدگاه برای “اشتباه می‌کنید که اشتباه نمی‌کنید!

  1. طاهره جان ممنون بابت این مطالب خوب. متنی که از نیل گیمن نقل کردی متن تبریک سال نو از این نویسنده ست در سال ۲۰۱۱

    1. خوش‌حالم که مفید بوده
      به امید این‌که درست‌ترین اشتبا‌ه‌های زندگی‌مان را هر چه زودتر مرتکب شویم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *