گاهی کتابخواندن دربارهٔ کتابخواندن، بهتر از کتابخواندن است.
پیدا کردن کتابها آن هم درون کتابی دیگر کشفی دلچسب است.
عشق من به کلماتِ مکتوب تنها به کتابها خلاصه نمیشود بلکه به کتابهایی دربارهٔ کتابها هم سرایت میکند.
کتابهایی که در این پست با آنها آشنا میشوید دربارهٔ باشگاههای کتابخوانی، کتابخانهها، کتابدارها، کتابفروشیها یا کتابهایی است که در آنها یک داستان، رمان یا یک کتاب نقش اصلی دارند.
قبلا در پست بهترین فیلمها دربارهٔ کتابها به معرفی فیلمهایی درباره کتابها پرداختم.
اگر کتابی از قلم افتاده لطفا گوشزد کنید.
عاشقان کتاب از قدرت کتابها آگاهاند.
۱. رمان «فرانهایت ۴۵۱» از ری بردبری
Fahrenheit 451 by Ray Bradbury
حکومتها در پی سانسورهای فرهنگی، برای منافع سیاسیشان گاهی کتابها را در ۴۵۱ درجه فارنهایت (دمای سوختن کاغذ) میسوزانند.
ری بردبری در کتاب «فارنهایت ۴۵۱» جامعهای را در آینده تصویر میکند که در آن کتاب خواندن و تفکر جرم محسوب میشود. ری بردبری، در این رمان به نقد عواقب سانسور و کتابسوزی، کم شدن توجه انسان به ادبیات و کتاب، همچنین تاثیر خطرناک رسانههایی مانند تلویزیون بر سطح اطلاعات و دانش بشر میپردازد.
ری بردبری شاعر و نویسنده اوایل قرن بیستم بود که بیشتر داستانهایش خیالپردازانه و با درونمایهٔ وحشت و علمی-تخیلی است. او بیش از ۳۰ کتاب و ۶۰۰ داستان کوتاه نوشته و جوایز ادبی بسیاری را دریافت کرده. از جمله این جوایز، جایزه برام استوکر (جایزه ادبیاتِ وحشت)، جایزه ژول ورن، تالار مشاهیرِ علمیتخیلی و جایزه استاد اعظمِ نِبیولا (یکی از دو جایزه برترِ علمی-تخیلی و خیالپردازی) را میتوان نام برد.
درباره این کتاب و فیلمهایش در پستهای زیر نوشتهام:
بهترین فیلمها دربارهٔ کتابها
۲. رمان «کتاب دزد» از مارکوز زوساک
The Book Thief by Markus Zusak
داستانی تکان دهنده و بسیار شگفتآور از جنگ است. جنگی که بنیان خانواده را از جا میکند و جز ویرانی و مرگ و آوارگی خبری به جا نمینهد، اما در همه تیرگیها باز هم بارقه امید هست و دختری که علیرغم همه تلخ کامیها با ره جستن به دل کتابها، دنیایی زیبا و دور از هیاهوی مرگ و ویرانی برای خود خلق میکند.
رمان کتابدزد در سال ۲۰۰۵ میلادی منتشر شد و توانست جوایز زیادی را از آنِ خود کند؛ به نحوی که بیش از ۱۹۰ هفته در صدر کتابهای پرفروش مجله نیویورک تایمز ایستاد و هم در بین کتابهای بزرگسالان و هم در میان رمانهای نوجوانان به موفقیتهای زیادی دست یافت. همچنین از این کتاب فیلمی به کارگردانی بریان پرسیوال ساخته شده است.
یکی از نقاط مثبت این رمان انتخاب «مرگ» به عنوان راوی داستان است. از آنجایی که داستان در زمان جنگ اتفاق میافتد و شخصیتهای داستانی مجبورند مرگ افراد زیادی را در زندگی به چشم ببینند این انتخاب میتواند بسیار مناسب باشد؛ راوی داستان به دزد کوچک کتابها و ماجراهای پیش رویش علاقهمند میشود و تصمیم میگیرد داستان زندگی او را با جهانیان در میان بگذارد. با این حال حضور مرگ در مقام راوی داستان و فضای پر التهاب و جنگزدهای که داستان در آن روایت میشود سبب شده مخاطب رمان «کتاب دزد» در حال و هوای تیره و تاری قرار بگیرد و لحظات تلخی را تجربه کند.
در بخشی از کتاب دزد میخوانیم:
کتاب دخترک بارها و بارها در میانۀ عملیات پاکسازی لگدمال شد و هرچند فقط دستور داده بودند تودۀ بتونها را پاکسازی کنند، اما باارزشترین دارایی او داخل کامیون زباله انداخته شد و در آن لحظه مجبور شدم کاری کنم. داخل کامیون پریدم و کتاب را برداشتم، بیآنکه بدانم داستان دخترک را طی سالیان متعدد و در طول سفرهایم، بارها و بارها خواهم خواند. جاهایی را که با همدیگر مواجه شدهایم خواهم دید و از اینکه دختر چه چیزهایی دیده و چطور جان سالم به در برده شگفتزده خواهم شد. تنها کاری که از دستم برمیآید این است که اتفاقاتی را که بر دختر گذشته در کنار سایر حوادثی که طی آن دوران شاهدشان بودهام، بگذارم.
۳. رمان «سایهٔ باد» از کارلوس روئیث تافون
The Shadow of the Wind by Carlos Ruiz Zafon
داستان رمان سایه باد در شهر بارسلون اسپانیا اتفاق میافتد. نویسنده در اینباره میگوید: «بارسلون یک دلربایی، راز و حالت رمانتیک در داستان ایجاد میکند. چیزهای زیادی این مکان، خیابانها تاریخ و مردمش را بیهمتا میکند. گذشته از این، آنجا زادگاه من است: جایی که من آن را مثل کف دستم میشناسم. میخواستم از این پسزمینه خارقالعاده، به عنوان یک عنصر اساسی استفاده کنم، خیلی شبیه کارهایی که رماننویسهای بزرگ قرن نوزدهم، همچون لندنی که دیکنز خلق کرده است یا پاریسی که ویکتور هوگو و بالزاک و غیره خلق کردهاند. وقتی رمان سایهٔ باد نوشته شد استقبال گسترده جهانی از آن نظر بسیاری از منتقدان را به این موضوع جلب کرد و همه اینها به داستان مهیج آن باز میگردد. به شخصیتها، خوشایند بودن زبان و تصویرسازی و تجربهای که از خواندن آن حاصل میشود: «هنوز روزی را که پدرم برای نخستین بار مرا به گورستان کتابهای فراموش شده برد به یاد دارم. اوایل تابستان ١٩۴۵ بود… ما در خیابانهای مدفون زیر آسمان خاکستریِ بارسلونا راه میرفتیم. پدرم هشدار داد که در مورد چیزی که امروز میبینی، نباید به احدی حرفی بزنی، حتی به دوستت… هیچکس.» کتاب سایه باد بیش از یک سال در اسپانیا پرفروشترین کتاب بود و پس از ترجمه به سایر زبانها، به کتابی پرفروش در جهان تبدیل شد.
۴. رمان «زاویهٔ آرامش» از والاس استگنر
Angle of Repose by Wallace Stegner
«زاویهی آرامش» از شاخصترین آثار والاس استگنر است که توانست جایزهی پولیتزر ۱۹۷۲ را برایش به ارمغان بیاورد. همچنین این رمان در نظرسنجی کتابخانهٔ مدرن آمریکا جزء صد رمان بزرگ قرن بیستم قرار گرفت. ازدواج، وفاداری و اعتماد از درونمایههای برجستهٔ این رمان است که در آن بارقههای جدیدی از رئالیسم آمریکایی دیده میشود و مانند دیگر آثار او تقابل مناطق شرقی و غربی در فرهنگ و جغرافیای آمریکا، توصیف زندگی و فرهنگ منطقهی غرب، ناتوانی انسان، کار در معدن و زندگی سخت انسان و در نهایت گذشته و حال به تصور کشیده میشود.
۵. رمان «تاریخ عشق» از نیکوس کراوس
The History of Love by Nicole Krauss
«تاریخ عشق» دومین رمان نیکول کراوس و داستانی پیچیده است که خط روایی آن را نمیتوان در چند خط خلاصه کرد؛ چرا که داستان، زمان ثابتی ندارد و بین گذشته و آینده در گذار است و توسط چندین شخصیت و گاهی اوقات در غالب نامه، خاطرات روزانه و حتی رمان در رمان روایت میشود. همچنین، اتفاقی نیست که عنوان کتاب، «تاریخ عشق» انتخاب شده است. کتاب، نوعی داستان رازآلود است که در آن، تغییر اسامی، خیانت و هویتهای محرمانه به چشم میخورد. آلما سینگر چهارده ساله در تلاش است تا علاجی برای تنهایی مادرش پیدا کند. او که باور دارد علاج این تنهایی در کتابی است که مادرش با عشق و علاقه مشغول کار روی ترجمهٔ آن است، تصمیم میگیرد تا نویسندهٔ کتاب را پیدا کند. آن سوی نیویورک، پیرمردی به نام لئو گورسکی تلاش میکند تا کمی بیشتر زنده بماند. او روزهایش را با فکر و خیال دربارهٔ عشق از دست رفتهاش سپری میکند؛ عشقی که شصت سال پیش، قریحه و قدرت نوشتن یک کتاب را در او به وجود آورد. گرچه لئو از این موضوع بی خبر است، کتابش با گذر از اقیانوسها و نسلها و با تغییر زندگیهای بی شمار، از گزند زمان مصون مانده است.
کتاب تاریخ عشق نامزد دریافت جایزهٔ رمان اورنج در سال ۲۰۰۶، برندهٔ جایزهٔ ادوارد لوئیس والانت در سال ۲۰۰۵، و برندهٔ جایزهٔ بینالمللی ویلیام سارویان در سال ۲۰۰۸ شد. همچنین در فرانسه جایزهٔ بهترین رمان خارجی سال ۲۰۰۶ را از آنِ خود ساخت.
۶. رمان «باشگاه کتابخوانی جین آستین» از کارن جوی فاولر
The Jane Austen Book Club by Karen Joy Fowler
کتاب باشگاه کتابخوانی جین آستین، رمانی نوشته کارن جوی فاولر است که اولین بار در سال ۲۰۰۴ وارد بازار نشر شد. پنج زن و یک مرد در کالیفرنیا گرد هم میآیند تا دربارهٔ رمان های جین آستین با یکدیگر صحبت کنند. در طول شش ماهی که این جلسات برگزار میشود، روابطی شکل می گیرد و عشق جوانه میزند. کارن جوی فاولر با نگاهی دقیق به شکنندگی رفتارهای انسان و معناباختگی های تعاملات اجتماعی، بهترین نثر و جذاب ترین شخصیت هایش را در این رمان ارائه می کند. طرفداران جین آستین ارتباط ویژه تری نسبت به سایر مخاطبین با این کتاب خواهند داشت اما مخاطبین دیگر نیز بدون تردید از جذابیت های منحصر به فرد کتاب باشگاه کتاب خوانی جین آستین لذت خواهند برد.
۷. رمان «سیاهدل» اثر کورنلیا فونکه
InkHeart by Cornelia Funke
«سیاهدل» یک داستان فانتزی ناب، پر کشش و هیجان است که به کتاب و کتابخوانی توجه ویژه دارد. شخصیت داستان «مگی» دختر شجاعی است که این شجاعت و قدرت را از کتاب خواندن و همذات پنداری با شخصیتهای داستانها آموخته است. برای او تحمل فراز و فرودهای زندگی بدون کتاب خواندن میسر نیست. پدر مگی که کارش صحافی کتاب است در اثر بلند خواندن کتاب «سیاهدل» یکی از شخصیتهای منفی آن را زنده میکند که موجب مشکلاتی میشود. زمانی که پدر و مگی نویسنده را پیدا میکنند و او از اعمال این شخصیت با خبر میشود، برای از بین بردن او تصمیم به تغییر پایان داستان میگیرد. یعنی در واقع خالق اثر تصمیم میگیرد مخلوق خبیث و خیانتکار خود را از بین ببرد و این نکته قابل توجه در کتاب است.
کتاب کارکرد روانشناسی و سرگرمی دارد و به خواننده لذت خواندن را میبخشد و برای کتابخوان کردن نوجوانان توصیه میشود.
آلمانیها، کورنلیا فونکه را تالی «جی کی رولینگ» انگلیسی، خالق «هری پاتر» میدانند و این ادعای درستی است. آنان که هریپاترها را خواندهاند، بیشک از خواندن سهگانه «سیاهدل» هم لذت بسیار خواهند برد.
۸. رمان «ماتیلدا» از رولد دال
Matilda by Roald Dahl
داستان «ماتیلدا» از شاهکارهای ادبیات کودکان جهان است. درونمایهٔ تربیتی و اجتماعی داستان همراه با زبانی طنزآمیز و پر کشش، خواندن را برای مخاطب لذت بخش میکند. خواننده با ماتیلدا همراه میشود تا در مبارزهها و پیروزیهای او بر آدمبزرگهایی که کودکان را دوست ندارند سهیم شود. استفاده از استعاره، واژههای خندهدار و عبارتهایی که کودک امروز میپسندد، داستان را در جایگاه ادبیات ماندگار قرار میدهد. کتاب با تصاویر طنز همراه با موضوع به اوج کمال می رسد. رولد دال نویسندهٔ داستان از سوی تمام کودکان دنیا برندهٔ جایزهٔ بهترین نویسندهٔ قرن کودکان در سال ۲۰۰۰ شده است. ویژگی کتاب علاوه بر کارکرد تربیتی- تفریحی آن، لذت بخشیدن به مخاطب و بر انگیختن او به مطالعه است. خواندن «ماتیلدا» به والدین و مربیان تربیتی – آموزشی پیشنهاد میشود.
۹. داستان «این پسر چهقدر کتاب میخورد!» از الیور جفرز
هنری عاشق کتاب است،؛ اما نه آن جور که من و تو دوست داریم. او دوست داشت به جای خواندن، آنها را «ببلعد»! بله او به جای خواندن، آنها را می خورد.
هنری هر چقدر بیشتر کتاب میخورد باسوادتر میشود. اما زیادهروی در این کار سرانجام هنری را به دردسر میاندازد. او دیگر نمیتواند کتاب ها را هضم کند و چیزهایی که یاد گرفته است با هم قاطی میشوند.
سرانجام هنری خوردن کتابها را کنار میگذارد و کتابها را میخواند و از خواندن آنها لذت میبرد.
«این پسر چقدر کتاب میخورد» داستان کوتاهی است که براساس بازی زبانی شکل گرفته است و دربارهٔ شیوهٔ درست مطالعه صحبت میکند. این داستان کودکان را تشویق میکند که کتابها را بدون عجله بخوانند تا هم لذت ببرند و هم بیاموزند.
الیور جفرز در تصویرگری از مواد مختلف استفاده میکند و تصویرهایش به ظرافت و لطافت در قصهپردازی شهرت دارد. او به خاطر خلق کتابهایش تاکنون چندین جایزه دریافت کرده است. کتاب «این پسر چه قدر کتاب می خورد» هم بهترین کتاب کودک ۲۰۰۷ ایرلند شده است.
۱۰. رمان «سیزدهمین قصه» از داین سترفیلد
The Thirteenth Tale by Diane Setterfield
رمان «سیزدهمین قصه» اثر نویسندهٔ آمریکایی داین سترفیلد، از پرفروشهای نیویورکتایمز با بیش از سه میلیون نسخه است که فیلمی نیز بر اساس آن ساخته شدهاست.
مارگارت نویسنده جوان که از کودکی با کتاب همنشین بود، متوجه میشود که خواهر دوقلویش هنگام تولدشان فوت کردهاست و آگاهی از این مسئله و برملا شدن رازهایی، زندگیاش را دگرگون میکند. همزمان خانم وینتر، نویسنده معروف، در نامهای از مارگارت میخواهد زندگینامه او را بنویسد. مارگارت در ملاقاتهایش با خانم وینتر با دوقلوهایی با شخصیتهایی کاملا متفاوت و فراز و نشیب زندگی آنان از دوران کودکی تا بزرگسالی آشنا میشود و سرانجام به راز آنان و واقعیت سیزدهمین قصه، قصهای در دل قصههایی دیگر که جایش در تمام آثار خانم وینتر خالی است، پیمیبرد.
۱۱. کتاب «کتابفروشی ۲۴ ساعتهٔ آقای پنامبرا» اثر رابین اسلوان
Mr.Penumbra’s 24_Hour Bookstore by Robin Sloan
رکودِ شدید اقتصادی باعث میشود کِلِی جانون شغلش به عنوان طراح وبِ یک شرکت سانفرانسیسکویی را از دست بدهد و از راهروهای کتابخانه ۲۴ ساعته آقای پنامبرا سر درآورد. اما دیری نمیپاید که کِلی متوجه میشود خود این فروشگاه به مراتب عجیبتر از اسم و صاحب مرموزش است. کِلی، که به همه چیز مشکوک است، تصمیم میگیرد تا رفتار مشتریهای خاص فروشگاه را زیر نظر بگیرد و برای این کار از دوستان نابغهاش کمک میگیرد. آنها کم کم متوجه میشوند که اسرار مخوف این کتابفروشی در آن سوی دیوارهای سر به فلک کشیده نهفته است.
کتابفروشی ۲۴ ساعته آقای پنامبرا که با هیجانی وسوسهانگیز و فراستی عالی روایت شده، شما را به یاد فروشگاهی میاندازد که به اجبار وارد میشوید، اما هرگز دوست ندارید از آن خارج شوید.
۱۲. کتاب «زندگی داستانیای. جی. فیکری» از گابریل زوین
The Storied Life of A.J. Fikry by Gabrielle Zevin
اگر علاقمند به کتاب هستید، عاشق کتاب زندگی داستانیای. جی. فیکری، که نامزد بهترین رمان سال ۲۰۱۴ گودریدز بود، خواهید شد. گابریل زوین در این کتاب به روایت زندگی “ای. جی. فیکری”، که تنها کتابفروش یک جزیرهٔ دور افتاده است و تغییر زندگی او با ورود یک دختر کوچک به زندگیاش میپردازد.
داستان کتاب زندگی داستانیای. جی. فیکری در مورد یک مرد کتابفروش میانسال که همسرش را در تصادف از دست داده و به خاطر فقدان وی ارتباطش را با دنیای اطراف قطع میکند و در پی این اتفاق شرایط روحی و جسمی خیلی بدی برایش پیش میآید. در ادامه داستان روزی بهطور اتفاقی به محض ورود به کتابفروشیاش، صدای گریه کودکی را میشنود و متوجه میشود که کسی کودکی را در کتابفروشی جا گذاشته است و این اتفاق سبب میشود که زندگی فرصت مجددی به او بدهد و با گرفتن مسئولیت کودک و بزرگ کردنش، شانس مجددی برای برگشت به زندگی پیدا کند.
گابریل زِوین در سال ۱۹۷۷ از والدینی علاقمند به کتاب در نیویورک متولد شد. نوشتن را از چهارده سالگی آغاز کرده و تا کنون هشت کتاب برای گروه سنی نوجوان و بزرگسال نوشته است. کتاب زندگی داستانی ای. جی. فیکری در سال ۲۰۱۴ منتشر و به مدت چهار ماه در فهرست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز قرار گرفت: «رمان قدرتمندی دربارۀ قدرت رمان.»
زِوین شخصیت قهرمان کتابش «ای. جی. فیکری» که یک دورگۀ هندی – آمریکایی است را به علت چالشهایی که خود بابت چند ملیتی بودنش از سر گذرانده بود برگزیده است؛ و شخصیت «مایا» که دختربچهای به شدت شیفتۀ کتاب خواندن است و در نوجوانی به نوشتن و نویسندگی داستان علاقمند میشود را از کودکی و نوجوانی خود الهام گرفته است.
در اصل داستان این کتاب به این صورت است که انگار سالهاست از بزرگ شدن این کودک گذشته و کودک استعداد نویسندگی دارد و پدر کتابفروش که خیلی اهل مطالعه است به عنوان یک میراث، لیستی از کتاب که مناسب کودک است تا بتواند نویسنده بهتری بشود را تهیه میکند و کل فصلهای کتاب در راستای معرفی لیست کتابهای معرفی شده از سوی کتابفروش است که با توجه به هر فصل از زندگی این شخص، در رمان گنجانده شده است.
۱۳. کتاب «تولستوی و مبل بنفش» از نینا سنکویچ
Tolstoy and the Purple Chair: My Year of Magical Reading by Nina Sankovitch
نینا سنکویچ در رمان تولستوی و مبل بنفش از روزهاى سختِ از دست دادن مىنویسد، از درد جانکاهِ فراق، از روزهایى که امید و یاس به هم گره خوردهاند و زندگى بوى برگهاى خشکیده را مىدهد.
در پشت جلد رمان تولستوی و مبل بنفش آمده است:
مردم کتابهایی را که دوست دارند به اشتراک میگذارند. آنها میخواهند حس خوبی که موقع خواندن کتابها احساس کردهاند یا ایدههایی را که در صفحات کتابها یافتهاند، با دوستان و خانواده سهیم شوند. خواننده کتاب با به اشتراک گذاشتن یک کتابِ محبوب سعی میکند همان شور، شادی، لذت و هیجانی را که خودش تجربه کرده است با دیگران سهیم شود. چرا؟ سهیم شدن عشق به کتابها و یک کتاب بخصوص با دیگران کار خوبی است. اما از طرفی هم، برای هر دو طرف تمرین دشواری است. درست است که اهداکننده کتاب روحش را برای نگاهی رایگان آشکار نمیکند، اما وقتی کتابی را با این اعتراف که یکی از کتابهای مورد علاقهاش است هدیه میکند، انگار که روحش را عریان کرده است. ما همان چیزی هستیم که دوست داریم بخوانیم. وقتی اعتراف میکنیم کتابی را دوست داریم، انگار داریم اعتراف میکنیم که آن کتاب جنبههایی از وجودمان را به خوبی نشان میدهد، حتی اگر آن جنبهها معلوم کند که ما هلاک خواندن رمانهای عاشقانهایم، یا دلمان لک زده برای داستانهای ماجراجویانه، یا اینکه در خفا عاشق کتابهای جنایی هستیم.
کتاب تولستوی و مبل بنفش در سال ۲۰۱۱ از طرف سایت گودریدز جزء ۲۰ کتاب برتر در زمینه خاطرات و اتوبیوگرافى شد.
۱۴. کتاب «خیابان چرینگ کراس شماره ۸۴» از هلین هانف
۸۴, Charing Cross Road by Helene Hanff
کتاب «خیابان چرنگ کراس، شمارهی ۸۴» در سال ۱۹۷۰ در نیویورک منتشر شد و به سرعت توجه بسیاری از کتاب دوستان را در سراسر جهان به خود جلب کرد. این کتاب حجم مجموعهای از نامههای به جا مانده از هلین هاتف و فرانک دوئل، یکی از فروشندگان کتاب فروشی مارکس و شرکا در لندن است که در طول سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۹ نگاشته شده است. «آقایان، کتابها سالم رسیدند. کتاب استیونسون این قدر خوب است که قفسههای درب و داغان کتابهایم را شرمنده کرده است. تقریبا از دست زدن به صفحات کاغذی نرم و شیری رنگش میترسم. من به کاغذهای سفید بیروح و جلدهای خشک مقوایی کتابهای آمریکایی عادت کردهام. هرگز فکرش را هم نمیکردم لمس یک کتاب تا این اندازه لذت بخش باشد.» «اگر گذرت به خیابان چرینگ کراس افتاد، شمارهی ۸۴ را از طرف من میبوسی؟ من به آنجا خیلی مدیونم.»
۱۵. کتاب «کتابفروشی کوچک بروکن ویل» از کاترینا بیوالد
کتابفروشی کوچک بروکن ویل کتابیست درباره کتابها. همهجور کتابی، از زنان کوچک و هری پاتر گرفته تا جودی پیکولت و جین آستین، از استیگ لارسن و جویس کارول اوتس گرفته تا مارسل پروست. کتابیست درباره لذت و شعف کتاب خواندن، درباره آموختن از کتابها و گریختن به آنها، و حتی شاید پنهان شدن پشت آنها. کتابیست درباره این سوال که کتابها بهترند یا زندگی واقعی.
این کتاب داستانیست درباره دختری سوئدی به نام سارا و دوست مکاتبهای آمریکاییاش، اِیمی. و یک کتابفروشی کوچک و متفاوت که صاحبش بر این عقیده است که برای همه آدمهای روی زمین حداقل یک کتاب مخصوص به خودشان وجود دارد.
۱۶. کتاب «واژههایی در اعماق آبی دریا» از کت کرولی
Words in Deep Blue by Cath Crowley
حالا ریچل بعد از سال ها دوباره به شهر برگشته… او قرار است در همان کتاب فروشی و در کنار هنری مشغول به کار شود. ولی هیچ چیز مثل قبل نیست؛ در گذر سال هایی که هنری و ریچل از هم دور بوده اند اتفاقاتی افتاده که ریچل دیگر حسی را که در گذشته نسبت به هنری داشته ندارد.
۱۷. رمان «مارچ» از جرالدین بروکس
March by Geraldine Brooks
کتاب مارچ، رمانی نوشته ی جرالدین بروکس است که نخستین بار در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. مارچ که مردی آرمان گرا و طرفدار قانون لغو برده داری است، قصد دارد که به نیروهای اتحاد کمک کند. اما جنگ، هم ایمان او به اتحاد و هم به خودش را به گونه ای زیر سوال می برد. مارچ همزمان با بهبودی از یک بیماری صعب العلاج و تقریباً کشنده، باید دوباره پیش خانواده ی خود بازگردد؛ خانواده ای که از اتفاقات وحشتناک و کابوس واری که مارچ در جنگ دیده و تحمل کرده، هیچ نمی دانند. رمان مارچ، به کاوش در احساسات انسان ها و قدرت دگرگون کننده ی ایمان می پردازد و از عشقی سخن می گوید که در دل فاجعه و رنج شکوفا شده است.
« آشنایی با کتابخانه ی یک فرد، به نوعی، آشنایی با ذهن اوست.»
۱۸. کتاب «تنهایی پر هیاهو» از بهومیل هرابال
هرابال، «تنهایی پر هیاهو» را در سال های ممنوع القلم بودنش نوشت که درهمان سالها بصورت مخفیانه انتشار یافت. هرابال پس از نوشتن این کتاب به زندگی خود خاتمه میدهد.
این کتاب داستان شخصیتی است به نام هانتا است که، کار او خمیر کردن کتابها، دسته های گل و آثار نقاشی است. درنهایت پس از سی و پنج سال زندگی “عاشقانه” با کتاب و کلمه وقتی پای تکنولوژی و عصر جدید به میان می آید، کارایی او نادیده گرفته میشود و از طرف رئیسش مجبور به تغییر شغل می شود اما….
«سیوپنج سال است که در کار کاغذ باطله هستم و این «قصهٔ عاشقانهٔ» من است. سیوپنج سال است که دارم کتاب و کاغذ باطله را خمیر میکنم و خود را چنان با کلمات عجین کردهام که دیگر به هیئت دانشنامههایی درآمدهام که طی این سالها سهتُنی از آنها را خمیر کردهام. سبویی هستم پر از آب زندگانی و مردگانی که کافی است کمی به یک سو خم شوم تا از من سیل افکار زیبا جاری شود. آموزشم چنان ناخودآگاه صورت گرفته که نمیدانم کدام فکری از خودم است و کدام از کتابهایم ناشی شده.»
من وقتی چیزی را میخوانم، در واقع نمیخوانم. جملهای زیبا را به دهان میاندازم و مثل آبنبات میمکم، یا مثل لیکوری مینوشم، تا آن که اندیشه، مثل الکل، در وجود من حل شود، تا در دلم نفوذ کند و در رگهایم جاری شود و به ریشه هر گلبول خونی برسد.
کاغذ هم، مثل پنیرِ جا افتاده و شرابِ کهن، هرقدر کهنه تر خوشمزه تر.
۱۹. کتاب «کتابهای نفرینشده» از ژک برژییر
کتابهایی که مطالب شگفتانگیزی را در بر میگرفتند، در سراسر تاریخ به شکل نظاممندی نابود شدهاند، شماری هم به دلیل پنهانکاری در دسترس همه نیستند. نمونه آن کتاب توث، سرودههای کتاب دزیان، دست نوشتهٔ وینیش و اسکالیبور است و به کتابی که دیوانه میکند، آوازه یافته است. این موضوعی است که ژک برژییر در «کتابهای نفرینشده» مطالعه میکند و از این گذشته به این میپردازد که چرا کتابهای مهم راز و رمزگرایی در کتابخانههایی مانند کتابخانه اسکندریه به آتش کشیده شدند. یکی از نتیجه گیریها این است که توطئهای در ستیز با گونه خاصی از دانش و شناخت وجود دارد که به نادرستی نهانگرایی (علوم غریبه) نامیده میشود؛ توطئهای که در تمامی کشورها و در سراسر دورانها هستی داشته است. نویسنده که مهندس شیمی، یکی از اعضای جبهه مقاومت فرانسه، جاسوس، روزنامهنگار و نگارنده بوده، همراه با لوئیس پائلس نویسنده کتاب دایرهالمعارف گونهی پر آوازهای در باب همین موضوعات به نام (صبح جادوگران) است که از سوی انتشارات علم به چاپ رسیده است.
۲۰. کتاب «چگونه کتاب نخوانیم» از دن ویلبر
«چگونه کتاب نخوانیم» کتاب طنزی است دربارهٔ فرهنگ کتاب و کتابخوانی که خلاف عنوانش، با معرفی آثار برجستهٔ ادبیات کلاسیک و بعضی آثار روز دنیای انگلیسیزبان، خواننده را به کتابخوانی دعوت میکند. نویسنده میگوید که اگر این کتاب را بخوانید، دیگر تا آخر عمر نیاز ندارید حتی یک کتاب دیگر بخوانید.
۲۱. کتاب «چگونه کتاب بخوانیم» از مارتیمر جی. آدلر و چارلز لینکلن ون دورن
«چگونه کتاب بخوانیم» کتابی است که در ماههای اول سال ۱۹۴۰ منتشر شده است. سایت آمازون فروش این کتاب را تاکنون ۵۰۰۰۰۰ نسخه برآورد کرده است. همچنین منتقدان ادبی این کتاب را یکی از کلاسیکهای زنده جهان مینامند. انجمن جهانی مدیریت اطلاعات نیز، کتاب آدلر را در فهرست آثاری قرار داده است که هر مدیری باید بخواند.
در قسمتی از ابتدای چگونه کتاب بخوانیم آمده است:
این کتاب برای کسانی به رشته تحریر درآمده است که علاقه دارند اهل مطالعه باشند یا دقیقتر بگوییم این کتاب مخصوص خوانندگانی است که هدف اصلی آنها کسب دانش بیشتری است.
در قمستی از پشت جلد کتاب آمده است:
نویسندگان در این کتاب تکنیکهای کاملا مفیدی را برای ردهبندی موضوعی کتابها، خوانش هوشمندانه متن و ارتباط سازنده خواننده با نویسنده ارائه میکنند و میان چهار سطح «خوانش ابتدایی، اجمالی، تحلیلی و منطقی» و «ادراک، تفکر و یادگیری» تمایز قائل میشوند.
۲۲. کتاب «اعترافات یک کتابخوان معمولی» از آنه فدیمن
Ex Libris: Confessions of a Common Reader by Anne Fadiman
«اعترافات یک کتابخوان معمولی» کتابخوان معمولی نه منتقد است و نه کارشناس؛ کتابخواندن برای او لذتی است برآمده از دل. آن طور که ویرجینیا وولف میگوید، «کتابخوان معمولی برای لذتِ خود میخواند نه برای کسب معرفت یا تصحیح نظرات دیگران». زندگی کتابخوان معمولی با کتابها آمیخته است و مهمترین لحظاتش را با کتابهایش به خاطر میآورد. آنه فدیمن هم خود را نه منتقد کتاب و سرویراستار نامدار آمریکایی، که یک کتابخوان معمولی میداند. او در این کتاب ۱۸ روایت از تجربههایش از زندگی با کتاب را تحریر کرده است. فدیمن از طبقۀ عجیب کتابخانهها میگوید که نشان از درونیترین لایههای صاحبانش دارد. از دستور زبان چنان دلنشین سخن میگوید که فراموش میکنی این همان ملالانگیزترین بخش زبان است. او حتی زمان رسمیت ازدواجش با همسرش را زمان «وصلت» کتابهایشان میداند: «کتابهای من و او کتابهای ما شده بودند، حالا دیگر واقعاً متاهل شده بودیم». فدیمن گاهی از لذت خواندن آثار کلاسیک میگوید و گاهی از ولع عقدهوارش به خواندن کاتالوگهای تبلیغاتی. نثر صمیمی، پراحساس و طنزآمیز او ما را به یاد بهترین لحظاتمان با کتابها میاندازد، حتی اگر چندان اهل فضل و ادب نباشیم، درست مثل کتابخوان معمولی.
۲۳. کتاب «لذت خواندن در عصر حواس پرتی» از آلن جیکوبز
The Pleasures of Reading in an Age of Distraction by Alan Jacobs
کتاب «لذت خواندن در عصر حواسپرتی» در دنیایی که یکی از دشمنان اصلی خواندنْ شبکههای اجتماعی و فناوریهایی است که توجه گاهگاه میطلبند، چگونه میتوانیم کتابخوان شویم؟ آلن جیکوبز به یاری مشتاقان خواندن میآید، اما نه با نوشتن کتابی پر از راهکارهای فرمایشی از جنس چگونه کتاب بخوانیمِ مورتیمر ادلر، نه با پیشنهاد فهرستهایی که میگویند این ۱۰۰ کتاب را بخوان تا اهل کتاب شوی، و نه با ادعای راهکاری فستفودی برای کتابخوانشدن. به نظر او این راهها اعتمادبهنفس خوانندگان را کم کردهاند و خواندن برای لذت، یعنی همان انگیزۀ اصلی خوانندگان برای کتابخوانی، را فراموش کردهاند. جیکوبز خواننده را هدایت میکند تا در دنیای درونی خود کاوش کند و با پیروی از میل و هوسش برای خواندن راه کتابخوانشدن را برای خود هموار کند.
۲۴. کتاب «چگونه مرور کتاب بنویسیم» از برد هوپر
ناشران و کتابداران از مرورها برای فروش کتابها استفاده میکنند. نخستین سؤالی که همیشه در این مورد از من میپرسند این است که «چگونه کسی مرورنویس میشود؟» مدرکی برای مرورنویسی وجود ندارد. برای اشتغال به مرورنویسی لزوماً به مدرک زبان و ادبیات، روزنامهنگاری یا نویسندگی خلاق نیاز نیست. همهچیز در تجربه خلاصه میشود. به قول یکی از شخصیتهای نمایشنامه گلنگری، گلن راس فروش ملک یعنی موقعیت ملک، موقعیت ملک، موقعیت ملک. مرورنویسی هم یعنی تجربه، تجربه، تجربه. هدف کتاب «چگونه مرور کتاب بنویسیم» این است که به خوانندگان بیاموزد چگونه به یک کتاب و به مرورهای دیگران از کتابها بنگرند تا بیاموزند مؤلفههای اصلی یک مرور خوب کداماند و چگونه باید مرور بنویسند. فصلی نیز درباره مرورِ کتاب گویا به قلم جویس ساریکس، نویسنده و کتابدار خبره، آمده است.
۲۵. کتاب «قدرت خواندن؛ از سقراط تا توییتر» از فرانک فوردی
فرانک فوردی، جامعهشناس مشهور مجارستانی، در کتاب «قدرت خواندن، از سقراط تا توییتر» روایتی تاریخی از خواندن و مخاطرات آن در هر دورۀ تاریخی ارائه میدهد. او میگوید که کلمات مکتوب، از خاستگاههای قدیم خود تا کنون، هم بیانگر و هم تهدیدی علیه هنجارهای اخلاقی بودهاند و امروز، که هواداران سواد مکرراً برای زوال عادت کتابخوانی سوگواری میکنند، عجیب به نظر میرسد که در گذشتهای نهچندان دور دربارۀ مخاطرات مطالعۀ بیملاحظه هشدار میدادند. دلواپسیهای امروزی هم پیرامون اثر مضر فناوری دیجیتال و اینترنت بر سواد و افراد کتابخوان نابجاست. زیرا پرورش هویت فردی، از طریق مطالعه، امکانهای بیشماری برای رشد فردی فراهم میسازد. بنابراین چالش فراروی جامعۀ امروز فرهنگی و سیاسی است، نه فناورانه. به نظر او، «خوانندۀ بصیری که قادر به قضاوت مستقل است» باید ایدئال فرهنگی امروز نیز باشد.
۲۶. کتاب «چگونه درباره کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم؟» از پییر بایار
هدف «چگونه درباره کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم؟» مدح کتابنخواندن یا آموزش راهکارهای تظاهر به مطالعه نیست؛ هرچند در عمل میتواند به این کار نیز بیاید. هدف مؤلف ارائۀ روایتی پستمدرن از کتابخوانی است. این روایت میگوید کتابهایی که نمیشناسید، تورق کردهاید، دربارهشان شنیدهاید یا حتی فراموش کردهاید نیز میتوانند در زمرۀ آثاری باشند که بر زندگی شما و فهمتان از دنیای پیرامون اثر گذاشتهاند. هر مؤلفی، درست پس از نگارش کتاب خود، میمیرد تا هر کتابخوانی، فراخور احوالات شخصی خود، برداشتی خاص از اثر او داشته باشد و، با این برداشت، نیمهجانِ دوبارهای به اثر و مؤلف آن ببخشد.
۲۷. کتاب «بخوان برای زندگی» از پت ویلیامز و گی ماتیوس رز
هدیهٔ گرانقدر و با ارزشی در این کتاب نهفته است. آن را از دست ندهید!
آیا تا به حال با خود فکر کردهاید «نیاز دارم بیشتر بخوانم.» اما نمیدانستید چطور و از کجا آغاز کنید. «بخوان برای زندگی» عشق شما به خواندن را شعلهای دوباره میبخشد و نشانتان میدهد که چگونه در کنار همهٔ گرفتاریهای روزمره خواندن را در اولویت قرار دهید. منظور پیدا کردن زمانهای بیکاری و خستگی نیست: هدف غنی ساختن زمان با کتاب است، کتابها سطح زندگی شما را در هر زمینهای که تصور کنید ارتقا میبخشند. خواندن ورزشی ذهنی است که سلامت، هشیاری و فعالیت مغز شما را برای همهٔ عمر تضمین میکند.
رسالت پت ویلیامز در این کتاب آن است که به ما کمک کند تا قدرت خواندن را کشف کنیم و از آن لذت ببریم. اگر پت به عنوان پدر نوزده فرزند، دونده ماراتن و معاون باشگاه اورلاندو مجیک توانسته است رمانی برای خواندن پیدا کند پس همه میتوانید، بنابر اظهارات و نظریات بسیاری از چهرههای ورزشی علمی، تجاری و تلویزیونی از جمله الکس رودریگر، گرانت هیل، ریک وارن، اپرا وینفری و رودی گیویانی بخوان برای زندگی به شما نشان میدهد چطور:
اوقات بطالت را به حداقل و زمان خواندن را به حداکثر برسانید.
برنامهای اختصاصی برای بیشتر خواندن تنظیم کنید.
کشف کنید که خواندن میتواند سطح سلامت ذهنی، نگرش به زندگی و موقعیت شغلی شما را ارتقا بخشد.
پت ویلیامز سخنگویی محبوب و نویسنده بسیاری از کتابهای اصول موفقیت است.
پگی ماتیوس رز یک نویسنده آزاد و موفق است.
۲۸. کتاب «آیا کتاب مهم است؟» از بریان بامفیلد
این مجموعه حاوی سخنرانی تنی چند از صاحبنظران در حوزهٔ نویسندگی و نشر است که در سمینار «آیا کتاب مهم است؟» عرضه گردیده است. هدف از برقراری این سمینار این بود که ارزش کلی کتابهای جامعه کنونی ما مورد سوال قرار گیرد و امید بر این بود که مباحث سخنرانان مختلف، تضاد مابین توسعه علمی و فنی دنیای رسانههای گروهی و ارزش جاودانی بودن کتاب را نه تنها به دلیل مندرجاتش بلکه به واسطه موجودیت آن به عنوان یک شی فیزیکی فناناپذیر، مورد توجه قرار دهند. اسامی این سخنرانان بدین قرار است: اچ.آر.اچ .دوک ادینبورو; دکتر جورج اشتاینر; مارشال مک لوهان; پروفسور آسابریگز; آرتور گرت; ریچارد کراس من .
۲۹. کتاب «از کتاب رهایی نداریم» از اومبرتو اکو و ژان کلود کریر
امبرتو اکو و ژان کلود کریر در کتاب «از کتاب رهایی نداریم» به گفتگو درباره موضوعات مختلفی میپردازند. از کتابهای بسیار قدیمی و گرانقیمت میگویند، از تجربههای خود در پیدا کردن کتابها، از کتابهایی که نابود شدهاند، از جایگاه کتاب در دنیای آشفته امروز، از نابودی کتابخانههای قدیمی، از حماقت، از سینما، از مردم و فرهنگهای مختلف، از تاریخ و… میگویند. همچنین در کتاب اکثر دغدغههای ذهنی یک فرد کتابخوان به بحث گذاشته میشود.
قسمتی از متن کتاب:
باید بگویم که کاری سختتر از تنظیم کتابخانه نیست. مگر اینکه پیش از آ«، مختصر نظمی به دنیا بدهیم. چه کسی میتواند دل به دریا بزند و به این کار بپردازد؟ کتابها را چهطور باید چید؟ برحسب موضوع؟ اما در این صورت، چون قطع کتابها با هم بسیار تفاوت دارد، ناگزیر باید طبقهبندی کتابخانه را تغییر داد. برحسب قطع؟ برحسب زمان؟ برحسب نویسنده؟
۳۰. کتاب «کتابخانه بابل» از خورخه لوئیس بورخس
خورخه لوئیس بورخس، نویسنده، شاعر و ادیب آرژانتینی و یکی از برجستهترین نویسندگان آمریکای لاتین بوده است. شهرت او بیشتر به خاطر نوشتن داستان کوتاه است و بسیاری از منتقدین از وی به عنوان نویسندهای پست مدرن نام بردهاند. «کتابخانه بابل» از مجموعه «هزار توی بورخس» منتشر شده است؛ مجموعه ای که به راستی شامل داستانها و نوشته هایی است که خواننده را وارد هزارتویی معنایی و تصویری میکند. بورخس استاد تلفیق مضامینی چون رویاها، ادیان، افسانهها و اساطیر، حیوانها، کتابها و کتابخانهها و… بود. “
۳۱. کتاب «آدمهای خوشبخت کتاب میخوانند و قهوه مینوشند» از آنیس مارتن لوگان
آنیس مارتن لوگان از نویسندههای نسل نوی فرانسه است که در مدتی کوتاه توانسته به یکی از پرخوانندهترینها تبدیل شود. رمان «آدمهای خوشبخت کتاب میخوانند و قهوه مینوشند» تا کنون بیش از ۳۰۰ هزار نسخه در فرانسه به فروش رفته و به زبان های مختلفی نیز ترجمه شده است. علاوه بر این هالیوود حق اقتباس سینمایی آن را خریداری کرده و به زودی فیلم سینمایی آن نیز ساخته خواهد شد.
داستان «آدمهای خوشبخت کتاب میخوانند و قهوه مینوشند» از زبان زنی پاریسی به نام دایان روایت میشود که براثر حادثهای، شوهر و دخترش را از دست میدهد. همین مسئله زندگی دایان را از روند عادی خارج و او را به زنی گوشهنشین و تلخ تبدیل کرده است. او برای اینکه از دست نزدیکانش که مدام برایش دلسوزی میکنند فرار کند، تصمیم میگیرد به شهری در ایرلند برود. همین سفر زندگی او را کاملاً دگرگون میکند.
۳۲. کتاب «خانهٔ کاغذی» از کارلوس ماریا دومینگس
شاید روزی که «کارلوس بورئر» اولین کتابش را خرید و آن را با خود به خانه برد، هرگز تصور نمیکرد زندگیاش از این رو به آنرو میشود. او با چنان اشتیاق و شور و ولعی کتاب میخرید، کتاب میخواند، آنها را ردهبندی و فهرستنویسی میکرد که انگار همه زندگیاش همین کتابها هستند؛ و به جز آنها هیچ و هیچ کس دیگری در زندگیاش جایی ندارد… رمان «خانه کاغذی» تاکنون به بیش از بیست زبان ترجمه شده است و با استقبال بسیار خوبی هم روبهرو شده است. نویسنده کتاب «کارلوس ماریا دومینگوئز» در سال ۲۰۰۲ برای خلق این داستان، جایزه ادبی لولیتا روبیال را به خود اختصاص داده است.
۳۳. کتاب «شکسپیر و شرکا» از جرمی مرسر
جرمی مرسر، روزنامهنگار و نویسنده کانادایی که خبرنگار جنایی است پس از دریافت یک تماس تلفنی درباره یک جنایت، از زندگی روزمره و روتین خود فرار میکند و به پاریس میآید، غافل از این که تبدیل به یکی صدها انسانی خواهد شد که در کتابفروشی «شکسپیر و شرکا» روزگار خود را سپری خواهد کرد.
مرسر در مقدمه این کتاب نوشته است: ««آنچه در پی میآید، داستان چگونگی پناه گرفتن من در یک کتابفروشی قدیمی عجیب و غریب در پاریس و ماجراهای جالبی است که طی اقامتم در آنجا اتفاق افتاد. در نوشتن خاطراتی از این دست، حقیقت سیال میشود. بازگویی واقعیت همه آنچه باعث آمدن من به فرانسه شد و تمام آنچه در کتابفروشی رخ داد، احتیاج به حجمی بسیار بیشتر از کتاب حاضر داشت؛ بنابراین رویدادها خلاصه، فشرده و باز خلاصه شدند. برخی رویدادها از حیث زمانی اندکی پس و پیش شدهاند و رویدادهایی به شکل انتخابی حذف یا جرح و تعدیل شدهاند؛ و بنا به نیاز، اسم یک نفر تغییر داده شدهاست. گذشته از موارد فوق، این داستان تا جایی که فعلاً امکان دارد به حقیقت نزدیک است.»
فقط چند جفت جوراب کهنه و نامههای عاشقانه، و پنجرههای رو به نوتردام را، برای همهٔ شما میگذارم؛ تا لذتش را ببرید، و مغازهٔ خنزر پنزری عزیزتر از جانم را، که شعارش این است: «با غریبهها نامهربان نباشید. مبادا فرشتگانی باشند در لباس مبدل»؛ ممکن است بدون برجا گذاشتن نشانیای از خودم، ناپدید شوم، اما همین قدر بدانید، که ممکن است در سرگردانیام، به دور دنیا، همچنان مشغول راه رفتن، در میان شما باشم.
۳۴. کتاب «سیلویا بیچ و نسل سرگشته» از نوئل رایلی فیچ
(تاریخچهای از حیات ادبی پاریس در دهههای بیست و سی میلادی)
«سیلویا بیچ و نسل سرگشته» نوشته نوئل رایلی فیچ، که با ترجمه فرزانه طاهری در نشر نیلوفر منتشر شده است، چنانکه در عنوان فرعیاش نیز ذکر شده، تاریخچهای است از حیات ادبی پاریس در دهههای بیست و سی میلادی، یعنی دوران اوج شکوفایی ادبیات مدرن. فیچ در این کتاب، آن عصر طلایی را که بسیاری از غولهای ادبی قرن بیستم از آن برآمدند، با محوریت زندگی سیلیویا بیچ و راهاندازی کتابخانه و کتابفروشی «شکسپیر و شرکا» بهدست او در پاریس و اقدام جسورانه او به انتشار رمان «اولیس» جیمز جویس روایت میکند. بدنه اصلی این روایت را ماجرای انتشار اولیس در «شکسپیر و شرکا» و حواشی این رمان دربرمیگیرد اما در خلال این ماجرا بسیاری از چهرههای شاخص هنر و ادبیات قرن بیستم میآیند و میروند و شاهکارهای خود را خلق میکنند. از ازرا پاندِ پرجنبوجوش و حامی استعدادهای جوان گرفته تا همینگوی و الیوت و والری و بسیار شاعر و نویسنده و هنرمند دیگر نظیر جرج انتایل، آهنگساز آوانگارد، و سرگئی آیزنشتاین، سینماگر پیشرو، که این آخری البته از شخصیتهای اصلی کتاب نیست اما بهواسطه سرزدنهایش به «شکسپیر و شرکا» در کتاب حضوری گذرا دارد. فیچ در این کتاب ضمن روایت آغاز و انجام «شکسپیر و شرکا» که با وقوع جنگ جهانی دوم بسته شد و شرحی از زندگی سیلویا بیچ که کتابخانه و کتابفروشیاش یک پاتوق فرهنگی برای اهالی هنر و ادبیات بود و همچنین نقل داستان پرمخاطره و پردردسر انتشار «اولیس»، تصویری از وقایع هنری و ادبی بین دو جنگ جهانی و بسیاری از چهرههای تأثیرگذار بر هنر و ادبیات قرن بیستم بهدست میدهد. کتاب او روایتگر روزگاری است که امروزه چه بسا سخت دور از دسترس و حسرتبرانگیز بنماید. روزگاری که نوآوری، کشف نوآوری و کنجکاوی برای خواندن و دیدن و ادراک از مشخصههای اصلی آن بود و این تنها منحصر به آنها که خود دستی در کار خلق آثار هنری و ادبی داشتند نبود و ناشران و سردبیرهای نشریات و گردانندگان کتابخانهها و کتابفروشیها و مخاطبان هوشمند هنر و ادبیات نیز در آن سهمی مهم داشتند، که سیلویا بیچ، بنیانگذار کتابفروشی و کتابخانه «شکسپیر و شرکا» و نخستین ناشر «اولیس» جیمز جویس و قهرمان اصلی کتاب نوئل رایلی فیچ، یکی از اینهاست.
۳۵. کتاب «انجمن ادبی و کیک پوست سیب زمینی گرنزی» از ماری آن شفر و آنی باروز
The Guernsey Literary and Potato Peel Pie Society by Mary Ann Shaffer and Annie Barrows
یک رمان تاریخی است که توسط «ماری آن شفر و آنی باروز» در سال ۲۰۰۸ به چاپ رسید. وقایع رمان در سال ۱۹۴۶ و در قالب نامه های متعدد روایت می شود. درسال ۲۰۰۹، «کتاب انجمن ادبی و کیک پوست سیبزمینی» رتبه نخست پرفروشهای نیویورک تایمز را به دست آورد و به مدت یازده هفته در فهرست کتابهای پرفروش باقی ماند. در سال ۲۰۱۸ نیز یک فیلم سینمایی موفق نیز به کارگردانی مایک نیوول با همان نام ساخته شد.
«جولیت» نویسندهای است که در زمان جنگ جهانی دوم، مجذوب یک انجمن کتابخوانی مخفی میشود که در زمان اشغال جزیرههای مانش توسط آلمانها، گسترش پیدا کردهاند…
شاید نوعی راز در ذات کتابها نهفته است که آنها را به خوانندههای درستشان میرساند.
۳۶. رمان «کتابفروشی دیروزها» اثر ایمی میرسون
The Bookshop of Yesterdays by Amy Meyerson
وقتی میراندا به سن بیست سالگی میرسد دو خبر بد به او میرسد که یکی فوت عمویش بیلی است و دیگری خبر ورشکستگی کتابفروشی است که عمویش برایش به ارث گذاشته است. روزی از روزها میراندا در کتابفروشی قدم میزند که با کلیدهای عمویش روبرو میشود که درهایی برایش باز میکنند که نتیجه آن فاش شدن اسرار خانوادگی است. کتابفروشی محل بازی دوران کودکی میراندا است و او میخواهد به هر طریق ممکن آن را از سقوط نجات دهد.
۳۷. رمان «پاریس از روی کتاب» از لیام کالانان
Paris by the Book by Liame Callanan
وقتی روبرت شوهر خانم لی به طور مرموزی ناپدید میشود، چند روز بعد در خانهاش دو بلیط هواپیما به مقصد پاریس به نام خودش و دخترش پیدا میکند. در شهر پاریس نوشتهای از شوهرش به دستش میرسد که آنها را به سوی یک کتابفروشی هدایت میکند. در کتابفروشی سرنخهایی برای جستجوی شوهرش وجود دارند که همه آنها به صورت معماگونهای به یکدیگر ارتباط پیدا میکنند.
۳۸. رمان «تابستان در کتابخانهٔ رابرز» از سو هالپرن
Summer Hours at the Robbers Library by Sue Halpern
سانی ۱۵ ساله بعد از دزدیدن یک کتاب فرهنگ لغت به کار اجباری در یک کتابخانه عمومی شهر محکوم میشود. او مجبور است اوقات فراغت تابستانی خود را در این کتابخانه سپری کند. در آنجا با افراد مختلفی از کتابدارهای کتابخانههای دیگر تا تاجران وال استریت روبرو میشود که زندگیاش را دچار تحول میکند.
۳۹. رمان «کتابفروشی در کنج » از جنی کولگان
The Bookshop on the Corner by Jenny Colgan
نینا ردموند شخصیت اصلی داستان این کتاب در شغل کتابداری در کتابخانه عمومی شهر کار میکند که هر روز مجبور است پشت یک میز بنشیند و یک کار تکراری را انجام دهد. روزی تصمیم میگیرد به این تکرار پایان دهد و صدها کیلومتر دور از کتابخانه مسافرت کند. او یک خودروی ون کرایه میکند و پر از کتاب میکند. این کتابفروشی متحرک در ادامه محور اصلی داستانهایی میشود که برای او اتفاق میافتند.
۴۰. رمان «مردی که عاشق کتابها بود» از آلیسون هوور بارتلت
The Man Who Loved Books Too Much by Allison Hoover Bartlett
داستان اصلی رمان با الهام از زندگی واقعی یک کلکسیونر عاشق کتاب نوشته شده است که کارش جمعآوری کتابهای کمیاب و نایاب بود ولی به جای خریدن آنها را میدزید. جان چارلز گیلکی بر خلاف سارقان دیگر که برای رسیدن به منفعت اقتصادی اقدام به سرقت میکنند او تنها به خاطر عشق به کتاب آنها را میدزدید.
۴۱. رمان «درختی در بروکلین میروید» از بتی اسمیت
A Tree Grows in Brooklyn by Betty Smith
«درختی در بروکلین می روید» نوشتهٔ بتی اسمیت، دربارهٔ خانوادهای فقیر است که در بروکلین زندگی میکنند. داستان در اوایل قرن بیستم اتفاق می افتد که درختی به نام بهشت در حیاط یک ساختمان رشد کرده است. در این داستان نیز درخت به عنوان نماد مقاومت در برابر دستگاه ظلم و جور و طرفدار عدالتخواهان معرفی میشود.
۴۲. رمان «کتابفروشی کوچک پاریس» از نینا جرج
The Little Paris Bookshop by Nina George
مسیو پردو خودش را داروساز ادبی معرفی می کند. از کتابفروشی شناورش در یک کرجی روی رود سن، رمانهایی را برای رنجها و محنتهای زندگی تجویز میکند. تنها کسی که به نظر نمیرسد توانسته باشد از طریق ادبیات شفا دهد خود اوست. بعد از اینکه عشق بزرگش ناپدید شد هنوز قلبش شکسته است. عشقش او را ترک کرد آن هم فقط با یک نامه که او هرگز آن را باز نکرده است. بعد از اینکه بالاخره پردو وسوسه شد که نامه را بخواند لنگر انداخت و راهی ماموریتی به جنوب فرانسه شد به این امید که با فقدانش به صلح برسد و پایان داستان را کشف کند.
۴۳. رمان «شفابخش» از الا برتهود و سوزان الدرکین
The Novel Cure by Ella Berthoud and Susan Elderkin
رمان، داستانی است که از سوی رماننویس به خوانندهٔ رمان مخابره میشود. رمان، حواسپرتی، سرگرمی و شانسی برای رهایی یا تمرکز کردن فراهم میکند. اما همچنین میتواند چیزی نیرومندتر هم باشد ـ راهی برای آموختن زندگی. خواندن یک رمان در همین لحظه میتواند ـ به معنای واقعی کلمه ـ زندگی را تغییر دهد. برای آفریدن این داروساز ادبی، تور خود را در دریای دو هزارساله ادبیات داستانی پهن میکنند و به شکل موثری شادکامی، سلامت جسم و روان را ارتقا میبخشد با رمانهایی که توسط ذهنهای درخشانی نوشته شده که میدانستند انسان بودن یعنی چه و درسهای زندگی خود را در داستانهایشان نوشتهاند. این کتاب به صورت یک کتاب مرجع ساختار یافته که خوانندگان به سادگی به دنبال بیماری مزمن خود میگردند که میتواند هراس از مکانهای باز، ملال، بحران میانسالی باشد و رمانی به عنوان درمان پیشنهاد میکند.
۴۴. کتاب «چگونه کتابخواندن زندگی مرا متحول کرد؟» از آنا کویندلن
How Reading Changed My Life by Anna Quindlen
رماننویس و ستوننویس سابق نیویورک تایمز، آنا کوییندل در مجموعهای کم حجم جستارهایی درباره لذت مطالعه گردآورده که ما را به سفری در میان سالهای زندگیاش به عنوان یک کتابخوان میبرد تا کتابهایی را که افکارش را درباره زندگی، سیاست و عشق تحت تاثیر قرار داده است را ما به اشتراک بگذارد. سراسر کتاب مملو از اندیشههای شگرف درباره کتاب خواندن است مانند این جمله از ویراستار هیزل روچمن:
«کتاب خواندن همه ما وادار به مهاجرت میکند. ما را به جایی دور از خانه میبرد، اما مهمتر اینکه هر کجا برای ما خانههایی پیدا میکند.»
۴۵. رمان «شهر کتابهای خیالپرداز» از والتر موئر
The City of Dreaming Books by Walter Moers
جلد اول از سری کتابهای Zamonia نوشته Walter Moers نویسنده و کمیکنویس آلمانی است. «قصر کتابهای خیالپرداز» (The Labyrinth of Dreaming Books) و «هزارتوی کتابهای خیالپرداز» (The Castle of Dreaming Books) جلدهای بعدی این سری هستند.
نویسندهٔ کتاب «۱۳ ۱⁄۲ Lives of Captain Bluebear» ما را به یک دنیای جادویی میبرد. اوپتموس یارنسیپنر خودش را در جزیرهای دور افتاده مییابد، در جهان زیرزمینی کتابستان، شهر کتابهای خیالپرداز، جایی که کتابخواندن میتواند خطرناک باشد، جایی که شکارچیهای بیباکِ کتاب با مرگ دستوپنجه نرم میکنند. اوپتمیوس یارنسیپنر نویسندهٔ جوانی است که از پدرخواندهٔ عزیزیش داستان کوتاه منتشر نشدهٔ یک نویسنده ناشناس را به ارث برده است. جستجویش برای شناسایی هویت نویسنده او را به کتابستان کشانده است ـ همان شهر کتابهای خیالپرداز . با ورود به خیابان این شهر قهرمان ما احساس میکند درِ یک کتابفروشی دستدومِ غولپیکر را گشوده است. سوراخهای بینیاش با ابرهایی از غبار کتابها، عطر محرک چرم کهنه، و بوی تند جوهر چاپگر مورد هجوم قرار میگیرد.
طولی نمیکشد که یارنسپینر به چنگ نابغهٔ شیطانی شهر گرفتار میشود، کسی که خائنانه او را در دخمههای پر پیچ و خم زیر شهر رها کرد، شهری که در آن خواندن کتابها میتواند حقیقتاْ خطرناک باشد.
۴۶. کتاب «کتاب کتابخانه» از سوزان اورلئان
The Library Book by Susan Orlean
در صبح ۲۹ آپریل ۱۹۸۶ آژیر آتش نشانی در کتابخانه عمومی لوسآنجلس به صدا درآمد. مشتریها و کارکنان که از ساختمان خارج شدند فهمیدند که این یک آژیر معمولی نبوده است. آتشسوزی کی فاجعه بود: دمای آتش به ۲۰۰۰ درجه رسد و برای بیش از هفت ساعت در حال سوختن بود. تا وقتی خاموش شود چهارصد هزار کتاب را سوزاند و به هفتصد هزار کتاب آسیب رساند. بازرسان به صحنه آمدند اما تا سی سال بعد، راز باقی بود: آیا فردی عمدا کتابخانه را به آتش کشاند و اگر اینطور بود چه کسی؟
سوزان اورلئان نویسندهای که عاشق کتابها و کتابخواندن است داستانی درباره کتابخانهها و کتابدارها نوشته است که هرگز قبلا نوشته نشده بود.
کتاب کتابخانه تاریخچه آتشسوزی لاپل و عواقب بعدی آن است تا نقش بزرگتر و حیاتی تری را که کتابخانهها در زندگی ما دارند را نشان دهد؛ کاوش در انقلاب کتابخانهها در میان کشورها و اطراف جهان از فروتنی آغازینشان به عنوان سازمانهای خیریه وابسته به شهرداری تا وضعیت کنونیشان به عنوان سنگ زیرین هویت ملی؛ آوردن هر بخش از کتابخانه به زندگی شاداب از طریق گزارشات متقن؛ مطالعه آتشافروزی و تلاش بریا سوزاندن یک کتاب کپی توسط خودش؛ بازتاب تجربیات خودش در کتابخانهها.
۴۷. کتاب «کتابدار آشویتس» از آنتونیو ایتورب
The Librarian of Auschwitz by Antonio Iturbe
بر اساس زندگی واقعی یکی از زندانیهای آشویتس دیتا کراس نگاشته شده است. داستانی باور نکردنی از دختری که زندگیاش را به خطر میاندازد تا جادوی کتابها دردوران هولوکاست زنده نگه دارد.
دیتای چهارده ساله یکی از انبوه زندانیهای آشویتس بود. نازیها او را همراه پدر و مادرش از شهری در پراگ اسیر کرده بودند. دیتا خود را با وحشت دائمی زندگی در این کمپ وقف داد. هنگامی که رهبر یهودی «فردی هیرش» از دیتا خواست که مسئولیت هشت جلد کتاب گرانبها را که زندانیها می خواستند دزدکی از نگهبانها رد کنند او موافقت کرد. به این ترتیب دیتا کتابدار آشویتس شد. داستانی فوقالعاده پر از جسارت و امید که از یکی از تاریکترین فصلهای تاریخ بشری بیرون آمده است.
۴۸. رمان «جوهر و استخوان» از راشل کین
Ink and Bone by Rachel Caine
قدرتمند ترین و مخوفرین کتابخانه، یعنی اعظم کتابخانه اسکندریه مصر اکنون در هر شهر بزرگی حضور دارد و بر جریان دانش به تودههای پایین مردم حکومت می گرد. کیمیاگری به این کتابخانه اجازه می دهد که محتوای بزرگترین آثار تاریخ را فورا تحویل دهد ـ مالکیت شخصی کتابها صراحتا ممنوع است.
جس برایتول به ارزش این کتابخانه باور دارد، اما بیشتر دانش او از کتابهای غیرقانونی است که از خانوادهاش به او رسیده است که در بازار سیاه پیدا میشود. جس فرستاده شده بود تا جاسوس خانوادهاش باشد اما وفاداریاش در ماه های پایانی دوره آموزشی برای داخل شدن به سرویس کتابخانه به آزمون گذاشته شد.
وقتی دوستش سهوا توسط فرقهای به قتل رسید آن هم با وسیلهای اختراع شده که میتواند جهان را تغییر دهد، جس دریافت آنهایی که کتابخانه اعظم را کنترل میکنند معتقدند که دانش ارزشمندتر از هر زندگی انسانی است ـ و این که به زودی هم مرتدان و هم کتابها سوزانده خواهند شد.
۴۹. رمان «کتابخانهٔ نامرئی» از جنویو کگمن
The Invisible Library by Genevieve Cogman
ایرن یک جاسوس حرفهای در کتابخانه مرموز است یک سازمان سایه که آثار داستانی مهم از واقعیتهای مختلف را جمعآوری میکند. او و منشی پر رمز و رازش کای به یک لندن دیگر فرستاده میشوند. ماموریت آنها: بازیابی یک کتاب خاص خطرناک اسن. مشکل: وقتی به آنجا رسیدند، کتاب قبلا دزدیده شده بود.
۵۰. رمان «صفحهٔ سوزان» از جنویو کگمن
The Burning Page by Genevieve Cogman
«صفحه سوزان» جلد سوم از سری هوشمندانه و مهیج «کتابخانهٔ نامرئی» جنویو کگمن است.
کتابدار جاسوس ایرن، استاندارهای حرفهای برای کار کردن دارد. استاندارهایی که مطلقا شامل فرارهای شتابزده و بدون برنامه از یک ساختمان در محاصره آتش نیست. اما وقتی دروازههای رو به مرکز فرماندهی به صورت دراماتیکی بد عمل میکنند، یکی باید دست به کار شود. ایرن به زودی کشف کرد که او تنها کسی نیسن که متاثر شده. دروازههای رو به کتابخانه از میان جهانهای بسیار بد عمل میکنند و ویرانیهای کلی بر جای میگذارند. او و کای ماموریت دارند تا کتابی را که میتواند اوضاع را سروسامان دهد نجات دهند.
۵۱. رمان «وزن» جوهر از راشل کادیش
The Weight of Ink by Rachel Kadish
در لندن دهه ۱۶۶۰ و اوایل قرن بیست و یک وزن جوهر داستان دو زن با هوش برجسته را در هم تنیده است: استر ولاسکوز یک مهاجر از آمستردام که اجازه کتابت برای یک خاخام نابینا را دارد؛ درست پیش از هجوم طاعون به شهر؛ و هلن وات یک مورخ معلول با عشقی به تاریخ یهود. وقتی هلن توسط یک دانشجوی سابق فراخوانده می شود تا از یک مخزن نهانی از مستندات یهود قرن هفده که به تازگی کشف شده اند بازدید کند، او نام نویسی کرد برای کمک آرون لوی یک دانش آنوخته آمریکایی که به اندازه جذابیتش بی خوصله هم بود و آخرین پروژه اش را آغاز کرد: برای تشخصی هویت کاتب مستندات، آلف گریزان.
«وزن جوهر» دربارهٔ زنهایی با فاصله قرنها از هم است ـ انتخابها و فداکاریهایی که آنها باید انجام میدادند تا زندگی قلب و ذهن خود را را آشتی دهند.
۵۲. رمان «گمشده به خاطر کلمهها» از استفان باتلند
Lost For Words by Stephanie Butland
میتوانید به یک کتاب اعتماد کنید که رازتان را نگه دارد…
Loveday Cardew کتابها را به آدمها ترجیح میدهد. اگر از نزدیک نگاه کنید اولین خطهای رمانهای محبوبش را میبینید که روی پوستش حک شدهاند. اما چیزهایی هم هست که او هیچگاه به شما نشان نخواهد داد.
پانزده سال پیش همهٔ آنچه می دانست و عاشقشان بود را در یک شب ناگفتنی از دست داد. حالا او در تک کتابفروشی کوچک یورک جانپناهی یافته که در آن کار می کند.
همه چیز برای او تغییر میکند. یک روز او دربارهٔ گذشتهاش میفهمد. یک نفر پیغامی برای او میفرستد. و ودیگر نمیتواند پنهان کند.
این کتاب یک رمان قانع کننده، غیر قابل مقاومت و دردناک است با همان شدت کتابهای «کتابفروشی کوچک پاریس» و «خیابان چرینگ کراس شماره ۸۴».
۵۳. کتاب «کتاب کتابهای گمشده» از استورات کلی
The book of lost books by Stuart Kelly
کتاب کتابهای گمشده: تاریخ ناکاملی از همه کتابهایی که هرگز نخواهید خواند.
فهمیدن اینکه برخی از بزرگترین نثرها و شعرهای دنیا گم شدهاند غمانگیز است. بخشی از این کتاب داستان جنایی است، بخشی درسهایی از تاریخ، برخی افشاگرانه است، کتاب کتابهای گمشده اولین مرجع ادبیاتی است از «چه میشد اگرها» و «هرگز نبودهها».
استورات کلی به شیوهای اجبارا خواندنی جزئیاتی دربارهٔ آثار ناپدیدشدهای از مشاهیر، مدعیان و متنفذین از زمان نقاشیهای غار تا قرن بیستم را فاش میکند. داستانهای راستین پشت داستانها، شعرها و نمایشنامههایی که اکنون تنها درعالم خیال موجودند را در این کتاب بخوانید.
۵۴. کتاب «کتابخانهای بر لبهٔ دنیا»
The Library at the Edge of the World by Felicity Hayes-McCoy
رمانی با یک حس خوب و گرم دربارهٔ پیدا کردن جایی که به آن تعلق دارید.
هانا کیسی کتابداری است که کتابخانه سیار خود را در یک ون از میان مزارع و روستاها میراند. او سعی دارد به پیچیدگی زندگی که در لندن رها کرده بود و همسر خائنش فکر نکند. او با دخترش جاز سفر میکند. هانا تصمیم دارد تا استقلالش را بازپس بگیرد. وقتی که چفت و بستهای کتابخانهاش او را به خطر انداخت، او خودش را در راه جنگی یافت که قلب و روح این جامعه پاره پاره را بازسازی کند.آیا او میتواند زندگی که در جستجوی آن است بیابد؟
پست مرتبط :
بهترین فیلمها دربارهٔ کتابها
پست فوق العاده عالی و کاملی بود
سپاس از زحماتتون برای جمع کردن کتاب ها و معرفی و عکس کتاب ها
از بین این کتاب ها کتاب دزد رو خوندم و بسی لذت بردم
متشکرم
امیدوارم کتابهای خوب، روزهای خوبی برای شما بسازد.
عالی بود واقعا شگفت انگیز بود. دست مریزاد
[گل]
معصومه عزیز
از لطف و توجه شما سپاسگزارم.
مانا و نویسا باشید.
عالی بود دوست خوبم
متشکرم عزیزم
سلام سرکار خانم مطلب خوبی بودید زحمت کشیده بودید نوشته با عکس کتاب ها اما نمی دانم چرا حتی یک کتاب از نویسندگان بزرگ ایرانی نبود . در اینترنت نبود خودتان تحقیق می کردید و اضافه می کردید ، ولی من به شما در رابطه با موضوعتان کتاب :کتاب پژوهی استاد محمد اسفندیاری را معرفی می کنم . این کتاب بزرگ یاد میدهد چگونه کتاب خوب شناسایی کنیم یعنی ابزار ماهیگیری می دهد تا خود ماهی، وقت کردید حتما این کتاب را بخوانید نگران نباشید پز روشنفکریتان بهم نمی خورد .
ممنون که مطالعه کردید.
دانش اندک بنده مانع از تحقیق جامعتر بود. به زبان فارسی در اینباره کتابی ندیدم؛ مگر در همان حوزهٔ مورد اشاره جنابعالی، یعنی کتابپژوهی، کتابداری و نقد ادبی، که تخصصی هستند.
چندین مقاله از استاد اسفندیاری مطالعه کردم. شما که در محضر چنین استاد نیکاندیشی، نیکو خواندن میآموزید، سزاوار است نیکو نوشتن هم بیاموزید.
عالی بود . واقعا دستتون درد نکنه بابت زحمتی که کشیدید. من دو تا کتاب الان به ذهنم اومد. یکی “بخوان برای زندگی” و یکی دیگه “قدرت خواندن”
سلام جناب حسینی
ممنون بابت معرفی این دو کتاب. حتما به لیست اضافه میکنم.
از توجه و همراهی شما متشکرم.
سلام
بسیار ممنونم از معرفی هاتون.
زندگی داستان ای جی فیکری رو خوندم و واقعا لذت بردم 🙂
سلام
متشکرم از این که تجربهٔ خودتون رو به اشتراک گذاشتید.
سلام. مطلب خیلی مفیدی بود. فقط جای رمان «بی کتابی» از محمدرضا شرفی خبوشان خالی بود. ممنون از تلاشتون
سلام
چه خوب
ممنون بابت معرفی این کتاب
حتما به این پست اضافه و مطالعهاش میکنم.
عجب لیست کاملی
ممنون بخاطر زحمتی که کشیدی مهربان
خواهش میکنم.
امیدوارم کتابهای خوب، همراه همیشگیتان باشند.
چه لیست فوق العاده ای! واقعا سپاسگزارم
فقط عذرخواهی میکنم کتابهای آخر لیست انگار (هنوز) به فارسی ترجمه نشده اند.
شما چطور تهیه و مطالعه شان کرده اید؟
بله درست میفرمایید.
میتوانید این کتابها را از سایت آمازون یا کیندل تهیه بفرمایید.
سلام
مرسی که هستید ، لطفا همچنان خوب بمانید .
ممنون
آقا چندتا کتاب خوب درباره ایران امروز بزارین
سلام
خیلی متشکرم بابت این لیستی که ارائه دادید. بسیار جامع و عالی بود 😍🌹
سلام
از حسن نظر شما سپاسگزارم.
سلام و عرض ادب
کتاب های فوق العاده را معرفی کردید
من کتاب دزد را وقتی خواندم به خواندن کتاب هایی درباره کتاب علاقه مند شدم و لیست شما بسیار مفید واقع شد
(جنون کتاب نیز لایق همچین لیست ارزشمندی هست)
با تشکر
این لیست ارزشمند رو ذخیره کردم…
«آدمی همان است که میخواند»
رابرت دییانی، ترجمهی علی ظفر قهرمانینژاد
من خیلی از خوندنش لذت بردم…