هنرِ رُمان

پاسخ اورهان پاموک به پرسش «چرا رمان بخوانیم؟» را از کتاب چمدان پدرم با هم می‌خوانیم.

 

هر رمانی نوعی سبد است برای حمل دنیای خیالی که می‌خواهیم مدام زنده و آماده در دسترس‌مان باشد.

 

رمان‌ها پاره‌هایی از خیال را که ما برای فراموش کردن دنیای رنج‌آور به درون آن‌ها پناه می‌بریم به هم می‌پیوندند و یکپارچه می‌کنند.

 

رمان‌ها دنیاهایی جدیدند که هنگام خوانده شدن یا بیشتر هنگام نوشته شدن شادمانه وارد آن‌ها می‌شویم: آن‌ها برای انتقال آسان تخیلات رمان‌نویسان شکل گرفته‌اند. رمان‌ها همان‌گونه که به یک خواننده خوب احساس خوش می‌دهند به نویسنده خوب هم دنیای جدید سالم و مطمئن را می‌بخشند که در هر ساعنی از روز می‌تواند به آن پناه برد و احساس خوشبختی کند. وقتی تا حدودی می‌توانم چنین جهان شگفتی را بیافرینم با دیدن میز کارم و کاغذهای نوشته شده احساس خوشبختی می‌کنم.

 

 

هنرِ رمان

موضوع تغییر دادن آن دیگری بیگانه و دشمنی است که در ذهن خود داریم. رمان‌ها برای بازنمایی انسان‌ها و تخیل دربارهٔ آن‌ها در شرایطی آشنا، باورپذیر و نیز در شبیه شرایط خودمان نوشته می‌شوند و می‌خواهند انسان‌های شبیه ما را و حتی خود ما را برای ما بیان کند.

 

سازوکارهای شگفت هنر رمان برای ارائهٔ داستان خودمان به عنوان داستان دیگری به کار می‌آید.

 

هنر رمان مهارت نقل داستان خودمان به عنوان داستان دیگران است: اما این فقط یک سویه این هنر بزرگ است که چهارصد سال است با همه نیرویش بر خوانندگان اثر می‌گذارد و نویسندگان را به هیچان می‌آورد. سویه دیگر: امکان نوشتن داستان دیگران به عنوان داستان خودمان است.

 

بدین‌سان به واسطه رمان‌های خوب می‌کوشیم نخست مزرهای دیگران را و بعد مرزهای خودمان را تغییر دهیم. دیگران ما می شوند و ما دیگران. البته یک رمان هر دو کار را همزمان انجام می‌دهد. هم زندگی خودمان را مثل زندگی دیگران روایت می‌کند و هم برای ما امکان نوشتن داستان زندگی دیگران را مانند زندگی خودمان فراهم می‌کند.

 

تاریخ هنر رمان می‌تواند به عنوان تاریخ تصور خودمان به جای دیگری و تغییر و آزادسازی خود به کمک نیروی تخیل هم ثبت شود.

 

وقتی رمان خوانده می‌شود این احساس را القا می‌کند که دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم مانند افسانه‌ها و داستان‌ها زاییده ذهن و خیال کسانی است و نیز حرفی را که خانواده‌ها، مدارس و جوامع پنهان کرده‌اند بازگو می‌کند و مهم تر از آن فکر کردن به ‌آن را ممکن می‌سازیم.

 

 

لذت رمان خواندن

دوست داریم راه گشودن یک انسان از میان دیگران برای خود، چالش عقل و روح انسان با دنیا، تغییرات او،  ارتباط انسان با محیط و در عین حال توجه نویسنده به کلماتی که به کار می‌برد و عزم و اراده و دقتش را پی‌بگیریم. می‌دانیم که آن چه می‌خوانیم هم محصول تخیل نویسنده است و هم با مصالح دنیایی که در آن زندگی می‌‌کنیم شکل گرفته است.

 

رمان‌ها نه به تمامی خیالی‌اند و نه کاملا واقعی. رمان خواندن هم مواجهه با قوه تخیل نویسنده است و هم رویارویی با واقعیتی است که به ما مربوط نیست و کنجکاوانه با آن ور می‌رویم. زمانی که در گوشه‌ای نشسته‌ایم و یا روی تخت یا کاناپه دراز کشیده‌ایم و رمان می‌خوانیم قوه خیال ما میان دنیای رمان و دنیای واقعی پیوسته در فعالیت است.

 

ما هم شروع می‌کنیم به تصور کردن آن راه «دیگری» که تا حالا نرفته‌ایم و کاملا نمی‌شناسیم و نمی‌دانیم. هم‌چنین سفری مشابه را به اعماق روح شخصیتی همانند خودمان اغاز می‌کنیم.

 

خوانندگان رمان را در جغرافیای خودشان تصور می‌کنم که مانند نویسنده نیروی خیال خود را به کار می‌گیرند و می‌کوشند خود را جای شخصیتی دیگر بگذارند. این زمانی اتفاق می‌افتد که گذشت، فروتنی، مهربانی، دلسوزی و عشق در روحمان به جنبش در می‌آید:

 

ادبیات خوب استعداد ما را در تصور خود به جای دیگری، مورد خطاب قرار می‌دهد و نه قدرت داوری‌مان را.

 

در روزگار ما جوامع، اقوام و ملل ژرف‌ترین اندیشه‌ها را دربارهٔ خودشان به واسطه رمان‌ها بیان می‌کنند و به واسطه رمان‌ها درباره خودشان بحث می‌کنند.

 

هنر رمان از بزرگ‌ترین کشفیات هنری است که در اروپا رشد و تکوین یافته است.

 

قوه تخیل رمان‌نویس به این دنیای محدود واقعی، روحی زیبا و سحرآمیز می‌بخشد.

 

 

ادبیات و معنای زندگی

بسیاری از اوقات بیشتر از خود زندگی، معنایی که به آن می‌دهیم دلیل خوشبختی یا بدبختی ماست.

 

معنا سرآغاز یک مرکز و یک پایان در این جهان آشفته و سخت و سریع امروز و در میان سر و صداها و پیچ و خم‌های گیج‌کننده زندگی که به باور من کاری است که فقط از رمان‌ها بر می‌آید…

 

کتاب‌هایی که همهٔ چیزهای دنیا را در خود جای می‌دهند رمان‌ها هستند.

 

رمان‌ها هنوز بزرگ‌ترین استعداد آدمیزاد یعنی قوه تخیل و استعداد درک دیگران را به بهترین شکل ممکن بیان می‌کنند.

 

 

در این‌باره می‌توانید بیشتر بخوانید:

چرا باید رمان بخوانیم؟

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *