وقتی کتاب میخوانیم انگار کارِ نویسندگی را وارونه انجام میدهیم. کتابخواندن دقیقاً عملِ مهندسی معکوس است که برای کُد گشایی از یک موضوع مشخص به کار میرود. ما برای شکستنِ کُدِ یک کتاب است که آن را میخوانیم. پیشتر نوشتهام: چطور مانند یک نویسنده کتاب بخوانیم؟ و مطالعه به سبک یک نویسنده […]
نویسنده: طاهره شفیعی
هنرِ رُمان
پاسخ اورهان پاموک به پرسش «چرا رمان بخوانیم؟» را از کتاب چمدان پدرم با هم میخوانیم. هر رمانی نوعی سبد است برای حمل دنیای خیالی که میخواهیم مدام زنده و آماده در دسترسمان باشد. رمانها پارههایی از خیال را که ما برای فراموش کردن دنیای رنجآور به درون آنها پناه میبریم به هم […]
مینویسم برای خوشبختی!
من هر روز به دنبال نو کردن چراهایم هستم. اینبار به دنبال پرسش «چرا مینویسم؟» به سراغ چمدان پدرم رفتم؛ کتابی از اورهان پاموک. اورهان پاموک ادبیات را همان کاری میداند انسان با حبس خود در اتاقی و نشستن پشت میزی و پناه بردن به گوشهای و روایت کردن خود با قلم و کاغذ […]
پارههایی از خِردِ بیزمان
من یک کلکسیونرم. اما به جای جواهر، تمبر یا نقاشی، کلماتی جا مانده از زمان را جمع میکنم. گزینگویهها، پارههایی از خردِ بیزمان صیادِ پارههایی از خردِ بیزمانم (خِرد پارهها!)؛ در میان انبوهی از تفصیلها و توصیفها. مکتوبها را در پیِ یافتن قطعهای از آن حقیقتِ از دسترفته میکاوم تا افسونی از تسلی […]
وبلاگنویسی: سرگرمی یا فرهنگسازی
فرشته مولوی در کتاب «از نوشتن» از وبلاگنویسی میگوید. جستار «وبلاگنویسی: سرگرمی یا فرهنگسازی» را در سال ۸۸ نوشته است. آن وقتها که وبلاگنویسی فارسی در اوج بود. جای حرفهایش را برای امروز که حتی شبکههای اجتماعی، عرصه و زمان را برای وبلاگنویسی تنگتر کردهاند خالی دیدم. نثر فرشته مولوی را دوست دارم، انتخاب واژههایش […]
وقتی از کتاب حرف میزنیم از چه حرف میزنیم؟
وقتی از کتاب حرف میزنیم از چه حرف میزنیم؟ از بویِ آن. از جنسِ کاغذش. از وزنی که میان دستانمان سنگینی میکند. از حروفچینی و چاپش. از طرحِ روی جلد کتاب. از قطرِ زیاد آن. صحافیِ آن. از لبهٔ صافِ کاغذ. از تار و پود آن. از ارتباطی که میان شخصیتها احساس میکنیم. از اثری […]
بهترین کتابها دربارهٔ کتابها
گاهی کتابخواندن دربارهٔ کتابخواندن، بهتر از کتابخواندن است. پیدا کردن کتابها آن هم درون کتابی دیگر کشفی دلچسب است. عشق من به کلماتِ مکتوب تنها به کتابها خلاصه نمیشود بلکه به کتابهایی دربارهٔ کتابها هم سرایت میکند. کتابهایی که در این پست با آنها آشنا میشوید دربارهٔ باشگاههای کتابخوانی، کتابخانهها، کتابدارها، کتابفروشیها یا […]
تختِ پروکروستس: موضوعات مربوط به هستیشناسی
یک بیماری بسیار مدرن وجود دارد که «نادیدنی» را «با ناموجود» اشتباه میگیرند؛ اما برخی به بیماری بدتری دچار شدهاند، «نادیدنی» را با «غیرقابلدیدن» (مشاهدهناپذیر) اشتباه میگیرند. اینکه از علم انتظار داشته باشید زندگی و مسائل حیاتی را توضیح دهد، دقیقا مثل این است که از یک متخصصِ دستور زبان، بخواهید شعری […]
مرا صدا بزن!
وقتی که اِسم و رَسم داری… وقتی آدمها را به اسم میخوانی انگار آنها را از تاریکی به نور میآوری. وقتی کسی را به نام میخوانی، او مؤدبتر است، با توجه و احترام بیشتری تو را نگاه میکند. اصلا بر میگردد و نگاهت میکند. چشم در چشم تو میدوزد و مشتاق شنیدن صدای تو میشود، […]
لغتنامهای برای عاشقان کتاب و کلمه
چندی است در وادی کلمات سرگردانم و این پرسهنشینی با خود واژههایی ناب و دلنشین به همراه دارد. این بار شما را به جرعهای از این جامِ لبریز از کلمه و کلام میهمان میکنم در فضایی خیالانگیز از واژهها، نوشتن و کتاب. به پابوسی کلماتی میروم که مرزهای جهانِ اندیشهٔ مرا اندکی جابهجا میکنند، چرا […]