در اساطیر یونان، پروکروستس، پسر پوزیدون(خدای دریا)، کسی بود که عادت داشت، مسافران خسته را به خانۀ کوچکش در آتیکا، دعوت کند و سخاوتمندانه از مهمانهایش پذیرایی کند و به آنها جایی برای خوابیدن بدهد. اما او ذهنی پیچیده و رازی بسیار مخوف، برای انتخاب کسانی که شایستۀ مهماننوازیاش بودند، داشت.
او میخواست مسافران روی تختی بخوابند که دقیقاً اندازهشان باشد و برای رسیدن به چنین هدفی، اینگونه عمل میکرد: اگر قد مهمانش خیلی بلند بود، پاهایش را قطع میکرد و اگر خیلی کوتاه بود، آنقدر او را میکشید، تا اندازۀ تخت شود. پرکروستس به معنی «کِشنده» است.
یک روز تسئوس، قهرمان این داستان کوچک، برای اجرای عدالت ظاهر شد و سناریوی پرکروستس را روی خودش اجرا کرد. بعد از غذای مرسوم، تسئوس، پروکروستس را وادار کرد در تخت خودش بخوابد. سپس برای اینکه او را اندازه تخت کند، سرش را از بدن جدا کرد.
تخت پروکروستس: کلمات قصار فلسفی و عملی عنوان کتابی از اندیشمند و فیلسوف معاصر، نسیم نیکلاس طالب نویسندۀ معروف کتاب قوی سیاه؛اندیشهورزی پیرامون ریسک است. این کتاب، مجموعهای از گزینگویههای اوست.
او این کتاب را برای نخستین بار در سال ۲۰۱۰ منتشر کرد و سپس در اواخر سال ۲۰۱۶ ویرایش دوم آن را منتشر کرد. در ویرایش دوم، حجم کتاب حدوداً یک و نیم برابر شده است.
آنچه نسیم طالب، در این کتاب، میخواهد بگوید این است که ما انسانهای ساکن این سیاره، برای حل مشکلاتی که بسیار مهم و پیچیده هستند، متد پروکرستس را پیش میگیرم و طبق آن عمل میکنیم.
به جای اینکه تخت را اندازۀ مسافران کنیم، اعضای بدن مسافران را قطع میکنیم، تا آنها را اندازۀ تخت کنیم.
در پیشگفتار این کتاب آمده است که :
هر یک از گزینگویههای این کتاب، به نوعی دربارۀ تخت پروکروستس هستند ـ ما انسانها، با محدودیت دانش و چیزهایی مواجه هستیم که نمیبینیم (اعم از نادیدنیها و ناشناختهها) و این تنش را با گنجاندن زندگی و جهان در ایدههای شکننده بازاری، طبقهبندیهای فروکاسته، لغتنامههای اختصاصی و روایتهای از پیشآماده، که گاهی اوقات هم پیامدهای شدیدی دارد، بر طرف میکنیم.
همچنین، به نظر میرسد ما از این برازشِ پسرفتی، بیاطلاع هستیم، مانند بیشتر خیاطهایی که از تحویل کت و شلوار کاملاً اندازه به مشتریهایشان، به اندازۀ جراحی اعضای بدن آنها، بسیار خشنود میشوند.
برای مثال، تعداد کمی میفهمند که ما مغزهای دانشآموزان را از طریق دارو تغییر میدهیم، تا آنها را با برنامۀ آموزشی تطبیق دهیم، به جایاینکه سیستم آموزشی را متناسب با هر دانشآموز تغییر دهیم.
نسیم طالب معتقد است که تمدنهای مدرن، تاثیرات جانبی اهانتآمیزی به همراه داشتهاند…
- انسانها را تغییر میدهند تا با تکنولوژی مطابقت داشته باشند.
- واقعیت را سرزنش میکنند، برای اینکه با مدلهای اقتصادی آنها، سازگار نیست.
- بیماریهایی اختراع میکنند، تا داروهایشان را بفروشند.
- هوش را طوری تعریف میکنند، که فقط میتواند در کلاسهای درس تست شود.
- مردم را متقاعد میکنند که کارمندی، بردگی نیست.
کتاب تخت پروکروستس، مجموعهای از گزینگویههای نسیم طالب است، از یک جملۀ کوتاه گرفته تا یک پارگراف بلند، هر کدام حاوی پیامی متفکرانه و قدرتمند، که پیرامون این ایده میچرخد که، ما نه تنها چیزها را در جعبههای اشتباه میگذاریم، بلکه متغیرهای اشتباهی را هم تغییر میدهیم.
هر یک از گزینگویههای این کتاب، به تنهایی، تفکراتِ متراکم یا خلاصهای هستند که حولِ ایدۀ اصلی نسیم طالب، دربارۀ اینکه ما چگونه با آن چه نمیدانیم، برخورد میکنیم، و اینکه چگونه باید با آنها، برخورد کنیم، میگردد، موضوعات عمیقتری که در کتابهایش «قوی سیاه» و «فریفته بختانگی» به آنها پرداختهاست.
نسیم نیکلاس طالب، زندگی خود را وقف مسائلی چون عدم قطعیت، احتمالات و دانش کرده است و سه حرفۀ مرتبط با این موضوعات را به عنوان تاجر کسبوکار، جستارنویس فلسفی و محقق دانشگاهی، بر عهده دارد. او در حال حاضر، بیشترین زمانش را در خلوت، صرف مطالعاتش میکند، یا به پرسهگردی و مراقبه در کافههای این سیاره میگذراند.
نسیم طالب، استاد ممتازِ مهندسی ریسک در دانشکده مهندسی تاندن، دانشگاه نیویورک است. موضوع اصلی مطالعات او «تصمیم گیری در شرایط ابهام» است که نقشه و پروتکلی برای نحوۀ زندگی در جهانی است که درکش نمیکنیم.
میتوانید در پستهای آینده، ترجمۀ فصلهایی از این کتاب را بخوانید.
تختِ پروکروستس: روایتهای متناقض
تختِ پروکروستس: موضوعات مربوط به هستیشناسی
سلام طاهره عزیزم
چقدر از خوندن مطلب زیبا و عالیات شگفتزده شدم.
چقدر زیبا و منحصربفرد ظرافتهای نوشتاری نسیم طالب رو بیان کردی.
نگاه و تحلیلهات بینظیر هستن.
بهترین دوستم!
قوی و بینظیر مینویسی و من به داشتن دوستی مثل تو افتخار میکنم.
سلام بهار جان
ممنونم عزیزم
مایه دلگرمیه که نوشتههام رو میخونی.
دوست شاعرم!
امیدوارم فرصتی پیش بیاد که بتونم از نزدیک ببینمت.
درود و احترام با سرکار خانم ط.شفیعی🙏🌹
نوشته سرکار را مطالعه کردم و چند بار هم خواندم .
به خاطر اینکه دلمشغولی فعلی من، با نوشته شما مرتبط بود . و نوشته های شما تا حدودی مرا آگاهی مرا بالاتر برد.
بهتون خدا قوتی میدم و نهایت سپاسگزاری را دارم.
با آرزوی سربلندی ایران و ایرانیان، به ویژه شما بانوی گرامی، ط . شفیعی
سلام
خوشحالم که این مطلب برای شما مفید بوده.
پاینده باشید.
خانم ط . شفیعی ببخشید که متن ارسالی غلط املایی ( تایپی) داشت 🙏🌹
محمود خوبرو
با درود فراوان
خانم شفیعی، از مطلبتون لذت بردم. سالهاست این افسانه رو در کلاسهای آموزشی ام پیرامون “اصول ارگونومی در زندگی و محیط کار” درام استفاده میکنم. جالب اینجاست که این افسانه دست مایه بروز و ظهور علمی به نام “ارگونومی” شده است. به این شکل که در این علم دنبال متناسب کردن ابزار، تجهیزات و وسایلی با انسان است. بطوریکه یک صندلی باید قدرت انطباق با انسان را داشته باشد. نه انسان با صندلی. برای توضیح منظورم مثالی میزنم. چند سال قبل در ادارت و سازمانها از صندلی هایی استفاده می شد که ثابت بود(مثل صندلی های چوبی). بنابراین همه افراد مجبور بودند با هر ابعاد بدنی روی این صندلی ها بنشینند. یا مبل و صندلی هایی که الان در منازل استفاده می کنیم نیز به همین شکل هستند. اما به مرور زمان صندلی هایی ساخته شد که بوسیله اهرم میتوانیم ارتفاع و پشتی آنرا تنظیم (کم و زیاد) کنیم. به این مفهوم که ما متناسب با قد و ابعاد بدنی خودمان (ابعاد آنتروپومتریک) میتوانیم صندلی را به گونه ای تنظیم کنیم که راحت تر روی آن بنشینیم.
ابعادی از تخت پروکرستس در زندگی روزمره ما نمایان هستند. از جمله کیف و کوله پشتی های مدرسه که برای بچه ها ساخته می شود و همه با ابعاد بدنی متفاوت مجبورند از کیفهای تک سایز استفاده کنند. ساخت کابینتهای آشپزخانه که موقع نصب آنها به هیچ وجه به ابعاد بدنی و قد خانم آن خانه توجه نمی شود و چقدر حوادث در حال رخ دادن برای خانمها بخاطر برگشتن و ریختن مواد و وسایل از داخل کابینت بر سر و روی خانمها گزارش می شود. همینطور استفاده از افرادی که ابعاد شخصیتی لازم برای شغلهایی مثل معلمی را ندارند و همین امر باعث صدمه به دانش آموزان می شود. این عدم توجه به تناسبها در زوایای مختلف صنعتی و سازمانی در همه جای دنیا دیده می شود.
در کل ضمن تشکر از شما بابت مطلب خوبتون خواستم تجارب خودم رو به مطالب شما اضافه کنم.
شاد و تندرست باشید.
سلام جناب خدابخشی
از حسن توجه شما سپاسگزارم.
چه ارتباط مناسبی میان این افسانه و علم ارگونومی برقرار کردید.
دقیقا
قالبی اندیشیدن جز به قالبی زیستن نمیانجامد.
از لطف شماست که تجربهٔ ارزشمندتان را به اشتراک گذاشتید.
برقرار باشید.