هر کس چیزی میخواهد، حتی اگر خودش هم نداند.
کسی نیست که خواستهای نداشته باشد، فقط ممکن است از آن آگاه نباشد.
این خواسته و نیاز ممکن است، رسیدن به جایی، انجام کاری یا تبدیل شدن به کسی باشد.
اما برای انجام آن افراد باید چگونگی رسیدن به آن را بدانند. اینجا همان جایی است که محتوا ورود میکند.
راز اول تولید محتوای مردم پسند این است که محتوایی تولید کنیم که به تغییر منجر شود.
همه مشتاق تغییرند و به دنبال ایدههایی برای تغییر میگردند.
بهترین خدمت شما به مخاطب این است که سناریوی قبل و بعدِ تولید محتوا را در ذهن خود داشته باشید.
مخاطب شما در نقطهA قرار دارد و میخواهد به نقطه B برسد، اما نمیداند چطور این کار را انجام دهد. پس محتوای شما نقش یک پل را بازی خواهد کرد.
محتوای شما راهی است که مخاطب را به چیزی که میخواهد، میرساند.
شما در حال خواندن این پست هستید، زیرا میخواهید بدانید چطور محتوایی تولید کنید که مردم عاشقش شوند. تغییر مورد نظر این محتوا این است که وقتی شما خواندن این پست را تمام کردید، چگونگی انجام این کار را فراگرفته باشید (البته امیدوارم).
بعد از خواندن این پست، شما نسبت به زمان پیش از آن، آدم متفاوتی خواهید بود یا مهارت متفاوتی را به دست خواهید آورد.
محتوای خوب، زندگی کسانی که آن را مصرف میکنند، تغییر میدهد.
خواندن یک پست وبلاگی یا تماشای یک ویدئو شاید، زندگی یک مخاطب را کاملا دگرگون نکند، اما میتواند مخاطبها را به صورت قابل اندازهگیری به هدفشان نزدیکتر کند.
قدمی که به وضوح در سفر آنها موثر است و بازگشت واضحی از سرمایهگذاری زمانی است که صرف آن محتوا کردهاند.
اگر محتوای شما چنین ویژگی داشته باشد، مورد پسند مخاطب قرار خواهد گرفت، در نتیجه آن را به اشتراک میگذارند و از شما سپاسگزار خواهند بود.
راز دوم تولید محتوای مردم پسند این است که به یاد داشته باشیم که بسیاری از مردم اصلا نمیدانند به چه چیزی نیاز دارند.
تولید چنین محتوایی، در مقایسه با محتوای نوع اول، ساده نیست. چرا که افراد زیادی اصلا نمیدانند برای رسیدن به چیزی که میخواهند، به چه نیاز دارند.
مخاطب نوع اول تنها نسبت به راهحل مشکلش ناآگاه است و مخاطب نوع دوم حتی نسبت به جهل خود نیز آگاهی ندارد.
مثالی می زنیم:
دو نفر که خواستار شغل بهتری هستند را در نظر بگیرید، این همان تغییری است که آنها به دنبالش هستند.
اگر بخواهم به آنها کمک کنم، محتوایی تولید میکنم که راه رسیدن به این تغییر را نشان دهد. بنابراین پستی مینویسم با این عنوان که «چطور رزومه خود را ارتقا دهید».
نفر اول میداند که برای رسیدن به یک شغل بهتر، به یک رزومه بهتر نیاز دارد. بنابراین روی این پست کلیک میکند و آن را مفید مییابد و میپسندد.
چرا که هدف نهایی او رسیدن به شغلی بهتر است و او میداند که اول باید رزومهاش را ارتقا دهد و این پست، یک تغییر کوچک به او پیشنهاد میکند، که او را یک قدم به تغییر کلی مد نظر او، نزدیکتر میکند.
شخص دوم همان تغییر کلی، یعنی شغل بهتر، را میخواهد. اما اصلا فکر نمیکند که ممکن است رزومهاش مشکلی داشته باشد. مطمئنا به فکرش هم خطور نمیکند که این اشکال در رزومه است که او را از رسیدن به شغلی جدید بازداشته است.
بنابراین اصلا علاقهای به نکاتی که من برای رزومه بهتر نوشتهام، نشان نمیدهد و این پست را نادیده میگیرد. او نمیداند که این پست، همان تغییری است، که او را به چیزیکه در پی آن است، میرساند.
اما او اشتباه میکند. چیزی که او نیاز دارد همین جاست، اما او متوجه نیست.
هرگاه افرادی که به محتوای شما نیاز دارند، به نیاز خودشان هم واقف باشند، رساندن محتوا به آنها برای مصرف و در نتیجه پسندین آن آسان است. اما هنگامی که حتی به نیاز خودشان آگاه نیستند، شما اول باید آنها را متقاعد کنید که آنها به این تغییر و تحول نیاز دارند. این کار را با تغییر شکل محتوا انجام میدهید، به نحوی محتوای خود را با سطح آگاهی مخاطب تنظیم میکنید و سپس آنها را به جایی که مد نظرتان است راهنمایی میکنید.
از آن جا که شخص دوم، شغل جدیدی میخواهد، راه جلب توجه او این است که محتوای ما قالب جدیدی به خود بگیرد و حول نیاز او شکل بگیرد. سپس او را قانع کند که پست نکات رزومه بهتر من میتواند به وی در رسیدن به خواستهاش کمک کند.
پس میتوان با تولید محتوایی جدید، با این عنوان «۵ نکتهای که شما را از رسیدن به یک شغل جدید باز میدارد!» به هدف رسید.
چون این محتوا مستقیما به تغییر شغلی که او میخواهد، اشاره میکند، پس با علاقه آن را مصرف میکند و آن را ارزشمند مییابد.
حالا در این پست جدید، میتوانم اهمیت ارتقای رزومه را توضیح دهم، نکته مهمی که او حتی از آن خبر هم ندارد.
این موضوع، فرصتی است برای من، تا توجه شخص دوم را جلب کنم. وی را متقاعد کنم که او به چیزی که حتی خودش هم از آن مطلع نیست و برای رسیدن به تغییر مورد نظرش به آن نیاز دارد، آگاه کنم.
پس راز تولید محتوایی که مردم عاشقش شوند این است که:
- محتوایی تولید کنیم که به افراد در رسیدن به تغییری که دنبالش هستند کمک کند، یعنی همان رسیدن از نقطه A به B.
- اگر درصدی از مخاطبین شما تشخیص نمیدهند که برای رسیدن به تغییر مورد نظرشان، به محتوای شما نیاز دارند، اول باید محتوای جدیدی، درباره چیزهایی که فکر میکنند نیاز دارند، تولید کنید و سپس از آن برای توضیح چیزهایی دیگری هم که نیاز دارند ولی از آن بیخبرند، استفاده کنید.
اگر محتوای شما مفید باشد، مورد پسند واقع خواهد شد و به شما هم در رسیدن به تغییری که خودتان به دنبالش هستید، کمک خواهد کرد.
مگر اینکه مخاطب شما، خودشیفتهای باشد که گمان میکند، آنقدر کامل و بی نقص است که به هیچ تغییری نیاز ندارد.
مطلب بالا ترجمۀ آزادی است از این مطلب که برای خودم جالب بود و از منظر متفاوتی به محتوا و شناخت نیازهای مخاطب نگاه میکند.
خیلی برای من به شخصه مفید بود. من در حال حاضر محتوای سایتی به اسم ویراترکر رو قبول کردم. که کمی محتوای سختی داره و ایجاد خلاقیت درون محتواش کار آسونی نیست. اما دارم تلاشمو میکنم تا هم مردم پسند باشه و هم تغییری ایجاد کنه.
از توجه شما سپاسگزارم.
امیدوارم موفق باشید.